بزرگترین دلیل ضرر کردن اکثر معامله‌گران در بازار چیست؟ خیلی ساده است: آن‌ها بیش از حد فعالیت می‌کنند، بیش از حد فکر می‌کنند، بیش از حد به نمودارها خیره می‌شوند، بیش از حد معامله می‌کنندو غیره.ما در دوره های آموزش فارکس درآکادمی ویو یک شعار را همواره به دانشجویان یاداوری می کنیم. مانند یک تک تیرانداز عمل کنید و فکر کنید معامله حال حاضر شما تنها معامله ای خواهد بود که در عمر معامله گری خود می توانید باز کنید.
امروزه موفق‌ترین معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ۹۹ درصد زمان خود را در حال صبر کردن برای ایجاد فرصت‌ها و مطالعه بازار می‌گذرانند. تقریباً ۱ درصد از تلاش‌های آن‌ها برای اجرا و مدیریت معاملات صرف می‌شود. به عبارت دیگر، آن‌ها اکثر اوقات هیچ کاری انجام نمی‌دهند. آیا شما هم همینطور هستید؟ یا اینکه برعکس، ۹۹ درصد از زمان خود را صرف ورود به معاملات و مدیریت آن‌ها می‌کنید و تنها ۱ درصد مواقع صبورانه برای ایجاد موقعیت‌ها انتظار می‌کشید؟
اما اساساً چرا باید چنین رویکردی در معاملات خود داشته باشید؟
برای شکار باید خیلی صبر کنید
همانطور که تمساح‌ها بیشتر زمان خود را برای زیر نظر گرفتن شکار خود صرف می‌کنند، یک معامله‌گر موفق و سودآور هم عمده زمان خود را صرف دنبال کردن و زیر نظر گرفتن موقعیت‌ها می‌کند. شما باید در بازار مثل یک شکارچی عمل کنید، نه مثل یک طعمه یا شکار. به این معنی که باید معامله‌گری باشید که خیلی صبورانه در میان «بوته‌ها» به انتظار می‌نشیند تا در یک موقعیت مناسب شکار خود را «به راحتی به چنگ آورد». مسلماً نمی‌خواهید مثل تعداد زیادی از طعمه‌ها (معامله‌گران آماتور) باشید که هر هفته توسط معامله‌گران حرفه‌ای «بلعیده» می‌شوند.
اما چطور می‌توان در بازار مثل یک شکارچی عمل نمود و نه مثل شکار؟ پاسخ خیلی ساده است. باید صبر کنید، صبر کنید و باز هم صبر کنید.
من در زمان معامله‌گری در یک حالت «عجله کن و منتظر باش» هستم تا شرایط مناسبی در بازار شکل بگیرد. منظورم این است که من از انتظار کشیدن هیجان‌زده می‌شوم، چرا که می‌دانم صبر کردن یعنی تمرین کنترل نفس و از روی نظم و دیسیپلین عمل کردن و می‌دانم که این راه کسب درآمد از بازار است. من هیچ مشکلی ندارم که برای شکل گرفتن یک موقعیت معاملاتی مناسب گاهی هفته‌ها یا حتی چند ماه صبر کنم.
دلیل این امر ساده است. من این واقعیت را می‌دانم که معاملات عجولانه منجر به از دست دادن سرمایه می‌شود و معاملاتی که همراه با صبر است به موفقیت و سودآوری می‌انجامد. هر معامله‌گری بالاخره با گذشت زمان و کسب تجربه این درس را یاد می‌گیرد.
وارن بافت استاد هیچ کاری نکردن است
مثال مورد علاقه من در مورد نحوه معامله کردن خودم که به دیگران آموزش می‌دهم، مثال تک‌تیرانداز است. رویکرد تک‌تیراندازی در کار معامله‌گری یعنی اینکه من مثل یک تک‌تیرانداز، صبورانه برای شکل‌گیری موقعیتی که شرایط آن را از پیش برای خودم تعریف کرده‌ام(چک لیست)، منتظر می‌مانم، نه اینکه مثل یک مسلسل‌چی به هر چیزی که در برابر من ظاهر شود شلیک کنم.
شاید تعجب‌آور نباشد که بدانید «بزرگترین سرمایه‌گذار تاریخ» هم به همین طریق خود و فعالیتش را در بازار مدیریت می‌کند. بله، منظورم آقای وارن بافِت بزرگ است. چند لحظه فکر کنید که او چطور میلیاردها دلار سرمایه خود را مدیریت می‌کند. قطعاً به این صورت نیست که هر روز معامله‌ای در بازار انجام دهد. فقط کافی است یک کتاب درباره او مطالعه کنید یا اینکه آخرین مستند درباره او به نام «تبدیل شدن به وارن بافت» را تماشا کنید و سپس خواهید دید که او سرمایه‌گذاری بسیار صبور و دقیق است.
وارن بافت نه تنها در خصوص معاملاتی که در بازار انجام می‌دهد صبور و دقیق است، بلکه وقتی آمادگی لازم را داشته باشد، بدون فوت وقت موقعیت را از آن خود می‌کند. گاهی اوقات حتی کل یک شرکت را خریداری می‌کند. می‌توان آقای وارن بافت را سرمایه‌گذاری با تعداد معاملات پایین، اما با اطمینان بالا در نظر گرفت. ما به عنوان معامله‌گر می‌توانیم درس‌های زیادی از آقای بافت یاد بگیریم. اگرچه کار ما قدری متفاوت است و سرمایه‌گذاری‌های خیلی بلندمدت انجام نمی‌دهیم یا سهام‌ها را برای طولانی‌مدت نگه نمی‌داریم، اما باید آقای بافت را به عنوان الگویی برای معاملات و نوسان‌گیری‌های خود قرار دهیم.
در کتاب جادوگران بازار از آقای جیم راجِرز که از نابغه‌های معامله‌گری کالاها هستند، نقل قولی ارائه شده است:
«من انقدر صبر می‌کنم تا اینکه ببینم قدری پول در گوشه‌ای خوابیده است، آن وقت تنها کاری که باید انجام دهم این است که آنجا بروم و پول را بردارم. در این بین هیچ کاری انجام نمی‌دهم. افرادی که پول خود را در بازار از دست می‌دهند می‌گویند: “من پولم را از دست داده‌ام، حالا باید کاری انجام دهم تا ضرر وارده را جبران کنم.” خیر، شما نباید کاری انجام دهید. شما باید سر جای خود بنشینید و منتظر باشید تا موقعیت مناسبی پیدا کنید.»
می‌بینید؟ نکته اینجاست که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران موفق در اکثر اوقات «هیچ» کاری انجام نمی‌دهند و منظورم از هیچ کاری این است که به معامله‌ای وارد نمی‌شوند یا معامله‌ای را مدیریت نمی‌کنند. ممکن است در این فاصله مشغول مطالعه یا تحلیل بازار باشند، اما این کار حکم همان «زیر نظر گرفتن شکار» را دارد.
ذهنیت خود را درباره هیچ کاری نکردن تغییر دهید
ما انسان‌ها بطور ذاتی علاقه داریم در هر کاری که انجام می‌دهیم هیجانی وجود داشته باشد. برای مثال ثابت شده که چک کردن مرتب شبکه‌های اجتماعی در گوشی‌های همراه، میزان ترشح دوپامین (ماده‌ای که باعث ایجاد حس خوب می‌شود) در مغز را افزایش می‌دهد. ما جامعه‌ای هستیم معتاد به انجام کارهایی که حس خوب ایجاد می‌کنند تا انجام کارهایی که خوب و مفید هستند. ما با ذهنیت قماربازها به دنیا آمده‌ایم و همواره در زندگی و در کار کردن با پول و سرمایه خود به دنبال پاداش‌ها و هیجانات لحظه‌ای هستیم.
اما وقتی کار به معامله‌گری می‌کشد، چنین رفتارهایی می‌تواند عواقب نامطلوب و وخیمی داشته باشد.
این عادات و رفتارها می‌تواند به جایی برسد که با حساب معاملاتی خود مانند دستگاه‌های قمار کازینوها برخورد کنید. بسیاری از افراد طوری معامله پشت معامله انجام می‌دهند که گویی پشت دستگاه قمار نشسته‌اند و همینطور دسته آن را می‌کشند. البته تفاوت این شیوه معامله‌گری با قماربازی در این است که ما معمولاً در کازینو پیش‌بینی می‌کنیم که پول خود را در نهایت از دست می‌دهیم، به همین خاطر اکثراً پولی را وارد این بازی می‌کنند که به آن احتیاجی ندارند. اما در حرفه معامله‌گری، بسیاری از افراد باور دارند که به دلیل بعضی از «توانایی‌های ذاتی» می‌توانند به سود و درآمد برسند، بنابراین اغلب بیشتر از حدی که باید روی معاملات ریسک می‌کنند یا اینکه با مبالغی بیشتر از استطاعت مالی خود کار می‌کنند. و به این ترتیب این افراد وقتی کار خود را شروع کردند و قدری دوپامین هم در مغز آن‌ها جریان پیدا کرد، به این شیوه معامله‌گری معتاد می‌شوند که در نهایت باعث از بین رفتن حساب‌های معاملاتی آن‌ها می‌شود.
چگونه می‌توانید این ذهنیت مخرب معاملاتی را تغییر دهید؟
«یکی از قوانینی که هر فردی می‌تواند در زمینه سرمایه‌گذاری یاد بگیرد این است که هیچ کاری انجام ندهد. منظور است این است که واقعاً هیچ کاری انجام ندهید، مگر اینکه کاری برای انجام دادن وجود داشته باشد. اکثر مردم (منظورم این نیست که من از اکثر مردم بهتر هستم) همیشه باید بازی کنند، همیشه باید کاری انجام دهند.آن‌ها یک کار بزرگ انجام می‌دهند و با خود می‌گویند «پسر، من واقعاً باهوش هستم؟ من با این کار پولم را سه برابر کردم.» سپس عجله می‌کنند و احساس می‌کنند که باید با آن پول کار دیگری انجام دهند. آن‌ها نمی‌توانند یک جا بنشینند و برای یک موقعیت جدید صبر کنند. _ جیم راجِرز
برای اینکه معایب و نواقص ذهنیت معامله‌گری خود را شناسایی و رفع کنیم، بایستی ایده هیچ کاری نکردن را درک کنیم و بپذیریم. قبول کنید که چه چیزهایی برای شما «کسل‌کننده» است و آن را برطرف کنید. چند بار که صبر کنید و نتیجه آن را بصورت معاملات خوب و موفق ببینید، به تدریج فرایند فکری شما تغییر می‌کند و دوز دوپامینی که قبلاً در اثر ورود عجولانه به معاملات دریافت می‌کردید، دیگر در دوره‌هایی که برای یک موقعیت مناسب انتظار می‌کشید و بازار را زیر نظر دارید ترشح می‌شود. زمان‌هایی که احساس می‌کنید به اندازه کافی کار نمی‌کنید، دقیقاً در شرایط و موقعیت خوبی قرار دارید. شما باید یاد بگیرید که کاری انجام ندهید و برای این منظور می‌توانید جایگزین دیگری برای این زمان خالی پیدا کنید.
هنگامی که به این درک برسید که صبور بودن و مطالعه بازار یا حتی اصلاً نگاه نکردن به بازار، در بلندمدت به نفع شما تمام می‌شود، به تدریج واکنش‌های شیمیایی مغز شما تغییر می‌کند و به زودی فقط برای یک «شکار» خوب به انتظار می‌نشینید، حتی اگر دو هفته بین معاملات شما فاصله بیافتد.
نتیجه‌گیری
بازار آهسته‌تر از آنچه ما تصور می‌کنیم حرکت می‌کند و ممکن است معاملات زمان زیادی طول بکشند. مثال زیر را در نظر بگیرید. این مثال به خوبی نشان می‌دهد که برای گرفتن حرکات بزرگ، لازم است صبر داشته باشیم و باید از حرکات کوچک و کوتاه‌مدتی که باعث اضطراب و خروج عجولانه بسیاری از معامله‌گران می‌شود، صرفنظر کنیم.
من در دوره‌های آموزشی آکادمی ویو استراتژی‌های معاملاتی خودم را با شما به اشتراک می‌گذارم، اما این مطالب آموزشی نمی‌توانند شما را مجبور کنند که صبر کنید و برای تشکیل یک موقعیت مناسب منتظر بمانید. البته باید در تشخیص فرصت‌های معاملاتی اعتماد به نفس داشته باشید، اما آیا واقعا باور دارید که بتوانید در برابر وسوسه‌های مداوم نمودارها و بالا و پایین شدن قیمت مقاومت کنید و از انجام معاملات بیش از اندازه خودداری کنید؟ اگر فکر می‌کنید که این یکی از نقاط ضعف شماست (و من فکر می‌کنم اکثر افرادی که این مقاله را مطالعه می‌کنند این مشکل را دارند)، برای برطرف کردن آن وقت بیشتری صرف کنید، در این صورت من تضمین می‌کنم که در آینده حساب معاملاتی شما قدردان شما خواهد بود.
دیدگاه‌ها (0)