سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و طراحی ربات متاتریدر و برنامه نویسی ربات متاتریدر و طراحی ربات فارکس و برنامه نویسی ربات فارکس

مطالب بلاگ

مقدمه: این سوالی است که اکثر افراد در طی دوران آموزش فارکس یا آموزش هر حرفه دیگری باید از خود بپرسند.افراد موفق و ثروتمند در این دنیا، از تاجرها گرفته تا ورزشکاران حرفه‌ای و ستارگان سینما، همگی لیاقت ثروت و موفقیتی که در زندگی خود بدست آورده‌اند را دارند. می‌توان گفت تقریبا در تمام موارد، آن‌ها سخت‌تر و هوشمندانه‌تر از باقی ۹۵ درصد جمعیت کار کرده‌اند. آن‌ها کارهایی انجام می‌دهند که ۹۵درصد مردم انجام نمی‌دهند، آن‌ها ریسک می‌کنند، زمان صرف می‌کنند، تلاش می‌کنند، سرمایه‌گذاری می‌کنند، مطالعه می‌کنند، تمرین می‌کنند و در حرفه و زمینه کاری خود به سمت کمال حرکت می‌کنند. به عبارتی دیگر، چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم، آن‌ها طوری در طول ساعات کاری خود فعالیت می‌کنند که به «بهترین» فرد در آن زمینه تبدیل شوند. تقریبا همیشه بزرگترین تفاوت یک فرد موفق و یک فرد ناموفق، میزان وظیفه‌شناسی و اهمیتی که به کار خود می‌دهند و همچنین میزان آگاهی از اینکه چه کارهایی را باید در چه زمانی انجام دهند، بوده است. منظور اینکه افراد موفق همیشه خود را وقف یادگیری و کسب دانش و اطلاعات جدید می‌کنند. به بیان ساده‌تر، آن‌ها به سختی کار می‌کنند و زحمت می‌کشند تا به آن جایگاهی که می‌خواهند و آرزو دارند برسند. آن‌ها همواره به دنبال راه‌حل و پاسخ‌هایی برای مشکلات و چالش‌هایی که برخورد می‌کنند، هستند. افراد موفق و ثروتمند، کار خود را زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند، آن‌ها در زمینه کاری خود بسیار پرشور هستند و معمولا حاضرند هر کاری که لازم است انجام دهند، از جمله اینکه تا جایی که لازم باشد ریسک می‌کنند تا به چیزی که می‌خواهند برسند. بله دوستان، این هزینه‌ای است که برای آزادی و سبک زندگی موفق باید بپردازید. حالا می‌خواهد در زمینه معامله‌گری باشد یا تجارت، ورزش یا مدیریت یک شرکت. اکثر افرادی که به یک زندگی خوب دست پیدا می‌کنند، شایستگی آن زندگی خوب را دارند. نه به این دلیل که آن زندگی را به ارث برده‌اند، بلکه به این خاطر که با کار و تلاش خود از دیگران پیشی گرفتند. با این اوصاف، فکر می‌کنید الان در زندگی خود کجا ایستاده‌اید؟ تا چه حد نسبت به خودتان آگاهی دارید؟ روراست باشید، اگر اضافه وزن دارید، آیا لیاقت داشتن اضافه وزن را دارید یا اینکه مرتب ورزش می‌کنید و تغذیه مناسبی دارید؟ آیا درباره سلامت بدن خود و همچنین در زمینه تغذیه سالم مطالعه می‌کنید؟ اگر نه، بنابراین احتمالا لیاقت شما این است که اضافه وزن داشته باشید. آیا بازار را تحلیل می‌کنید، آیا بطور مداوم درباره بازار مطالعه می‌کنید، آیا در دوره‌های آموزشی ثبت‌نام کرده‌اید یا تا به حال به دنبال یک استاد بوده‌اید؟ نمی‌خواهم هیچ فشاری وارد کنم، اما همین الان، بعد از اینکه تا اینجای مقاله را مطالعه کردید و مختصری درباره طرز کار و فکر کردن افراد موفق و ثروتمند دانستید، آیا فکر می‌کنید در این مرحله از زندگی، شایستگی رسیدن به موفقیت در زمینه معامله‌گری و در نتیجه سبک زندگی حاصل از آن را دارید؟ آیا واقعا هر کاری که برای موفق شدن لازم است را انجام می‌دهید؟ اگر هنوز ثروتمند نیستید، اگر هنوز به موفقیتی دست پیدا نکرده‌اید، اگر فقط ۱۰۰۰ دلار در حساب معاملاتی خود دارید، باید شروع کنید که مثل یک فرد ثروتمند و میلیونر عمل کنید. باید طوری رفتار کنید که گویی شما به موفقیت رسیده‌اید. برای این منظور در ادامه مقاله توضیحاتی را می‌دهم که امیدوارم به شما کمک کند تا به این خودباوری برسید که لیاقت تسلط بر معامله‌گری، سرمایه‌گذاری، تجارت یا هر زمینه دیگری را دارید. آیا واقعا می‌دانید که چرا معامله می‌کنید و چه چیزی از آن می‌خواهید؟ جالب است که بسیاری از معامله‌گران، فراتر از اینکه «می‌خواهم پول دربیاورم»، نمی‌دانند چرا مشغول معامله‌گری هستند. و این یک مشکل است. اگر نمی‌دانید به کدام سمت می‌روید و هدف شما چیست، چطور می‌خواهید برنامه‌ریزی کنید که به آن هدف برسید؟ شما باید دلیل (دلایل) اینکه در زمینه معامله‌گری فعالیت می‌کنید را بدانید. نگویید «حالا ببینیم چی میشه»، چون در این صورت شما معامله نمی‌کنید، قمار می‌کنید. باید در این خصوص با جدیت فکر کنید. موضوع پول و سرمایه و زندگی شماست. این یک بازی سرگرم‌کننده نیست که ما در اینترنت انجام می‌دهیم. معامله‌گری یک شغل در بزرگترین جای دنیا یعنی بازارهای مالی است. اگر آمادگی لازم برای انجام درست این شغل را ندارید، مطمئن باشید که نابود می‌شوید. منظور از «آمادگی» و «انجام صحیح شغل معامله‌گری» این است که شما می‌دانید چرا معامله می‌کنید و همچنین دقیقا می‌دانید که هدف نهایی شما چیست و این هدف نهایی نمی‌تواند «سریع پولدار شدن» باشد. چرا که صادقانه بگویم، شما در این حرفه سریع پولدار نمی‌شوید مگر اینکه خیلی خوش‌شانس باشید. و اگر روی شانس و اقبال خود تکیه می‌کنید، شما دیگر معامله نمی‌کنید بلکه قمار می‌کنید و در نتیجه بالاخره یک روز تمام حساب و سرمایه خود را از دست می‌دهید. برای مثال، یک نفر ممکن است بگوید «من می‌خواهم یک منبع درآمد دیگر علاوه بر شغل فعلی خودم داشته باشم. بنابراین هدف اول من این است که درآمدی مازاد بر درآمد ماهیانه‌ام از طریق معامله‌گری بدست آورم». این یک هدف کاملا مشخص است که خیلی هم بلندپروازانه نیست. اغلب اوقات، معامله‌گران اهداف غیر واقع‌بینانه‌ای برای خود تعیین می‌کنند مانند «من می‌خواهم خیلی زود از شغلم استعفاء بدهم و روزی هزار دلار از معامله‌گری بدست آورم». این نوع از هدف‌ها خوب نیستند چون واقع‌بینانه نیستند. عطش شما برای کسب دانش، نباید تمامی داشته باشد. وارن بافت هنوز بیشتر زمان خود را به مطالعه اختصاص می‌دهد. او همچنان در سن ۹۰ سالگی و با اینکه یکی از ثروتمندترین افراد جهان است، باز هم سر کار خودش حاضر می‌شود و در زمینه فعالیت‌های خودش مطالعه می‌کند. اکثر مردم اگر پول و ثروت آقای بافِت را داشتند، ده‌ها سال پیش از کار و فعالیت کناره‌گیری کرده بودند. اما وارن بافت اینطور نیست و به همین دلیل در زمینه کاری خودش بهترین شده است. یا مثلا تایگِر وودز هنوز بطور مرتب بازی گلف را تمرین می‌کند، اگرچه به تمام چیزهایی که یک بازیکن گلف ممکن است آرزو کند، رسیده است. اکثر مردم اگر جایگاه و موقعیت فعلی او را داشتند، دیگر ورزش و تمرین کردن را کنار می‌گذاشتند و باقی عمر خود را در تجملات و تفریحات سپری می‌کردند. یک محرک درونی، رقابت‌‌جویی و شور و اشتیاق است که باعث می‌شود آقای تایگر، آقای بافِت و بسیاری دیگر از افرادی که خود را وقف کار و حرفه خود کرده‌اند، همچنان به فعالیت خود ادامه دهند. آن‌ها هنوز هم همانقدر کار و تلاش می‌کنند که در ابتدای مسیر حرفه‌ای خود و قبل از رسیدن به موفقیت، فعالیت می‌کردند و این همان چیزی است که برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه‌ای لازم است. از خودتان سؤال کنید «آیا بطور مستمر سعی دارید دانش، مهارت و وظیفه‌شناسی معاملاتی خود را ارتقاء دهید؟». در حقیقت، شما اصلا نباید اینطور احساس کنید که این کاری است که شما مجبور به انجام آن هستید، بلکه شما باید واقعا بخواهید که آن را انجام دهید. اگر شما این میل درونی برای انجام این کار را ندارید، در این صورت شاید شایستگی رسیدن به موفقیت در زمینه معامله‌گری را ندارید و احتمالا باید زمان و انرژی خود را صرف کار دیگری کنید. قمار یا کسب درآمد بلندمدت آیا شما برای قمار کردن اینجا هستید یا اینکه می‌خواهید در بلندمدت سرمایه خود را رشد دهید و کسب درآمد کنید؟ شاید بگویید که می‌خواهید بصورت بلندمدت کار کنید، اما اینکه در هنگام برنامه‌ریزی و اجرای معاملات چه احساسی دارید، خیلی چیزها درباره شما می‌گوید. اگر برنامه‌ای نداشته باشید، یعنی برای شکست خوردن برنامه‌ریزی می‌کنید. اگر مدام شک و تردید دارید و هیچ اطمینانی به تصمیمات خود ندارید، احتمالا هیچ استراتژی مفیدی را یاد نگرفته‌اید و هیچ برنامه معاملاتی برای خود ندارید. معامله‌گران حرفه‌ای برای تفریح و هیجان کار نمی‌کنند، بلکه اهدافی را دنبال می‌کنند و برای رسیدن به آن اهداف برنامه مشخصی دارند. معامله‌گران حرفه‌ای قطعا از معامله کردن لذت می‌برند، اما معاملات آن‌ها باید حساب شده و با خونسردی و آرامش انجام بگیرد، نه بدون برنامه و احساسی. آیا با معامله‌گری مثل یک شغل برخورد می‌کنید؟ شاید این سوال خیلی تکراری باشد، اما اهمیت زیادی دارد. شما باید برای معاملات خود برنامه داشته باشید. اگر برنامه‌ای ندارید، باید هرچه زودتر یک برنامه برای خودتان تهیه کنید. هر کسب‌وکار و بیزینسی هدفی را دنبال می‌کند و برای رسیدن به آن از یک برنامه پیروی می‌کند. معامله‌گری هم از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از افراد بعضی چیزهای سطحی درباره معامله‌گری یاد می‌گیرند، چند مقاله در سایت‌های مختلف می‌خوانند و سپس پول و سرمایه خود را وارد کار می‌کنند و بدون برنامه معامله می‌کنند. به این خاطر است که آن‌ها سرمایه خود را از دست می‌دهند و لیاقت موفق شدن در زمینه معامله‌گری را ندارند. آیا دیسیپلین دارید؟ برای اینکه شایستگی رسیدن به موفقیت را پیدا کنید، باید برای آن وقت و انرژی صرف کنید. شما باید به طرز سخت‌گیرانه‌ای منظم و با دیسیپلین باشید و به شدت روی کار و فعالیت خود تمرکز کنید. همیشه وقتی درباره دیسیپلین و نظم می‌نویسم، یاد بروس‌ لی می‌افتم. موفقیت چیزی نیست که «یک دفعه برای شما اتفاق بیفتد» صرفا چون شما نسبت به دیگران بیشتر خواهان آن هستید. بگذارید واقعیتی را به شما بگویم: هیچ‌کس روی این کره زمین نیست که نخواهد از طریق معامله‌گری در بازار بطور مستمر سودآور باشد و کسب درآمد کند. بنابراین اینکه می‌گویید «من واقعا خیلی دلم می‌خواهد به سود مستمر برسم» یعنی هیچ. من از کسی می‌ترسم که یک ضربه را ۱۰۰۰۰ بار تمرین کرده باشد، نه کسی که ۱۰۰۰۰ نوع ضربه را یکبار تمرین کرده باشد. چند دقیقه روی این جمله تأمل کنید. در آخر پس از مطالعه این مقاله از شما می‌خواهم سؤالات زیر را از خودتان بپرسید و صادقانه به آن‌ها پاسخ دهید: برای اینکه آگاهی و وظیفه‌شناسی خود را در زمینه معامله‌گری ارتقاء دهید، چه کارهایی می‌خواهید انجام دهید؟ آیا به اندازه کافی کار می‌کنید یا اینکه هنوز انرژی زیادی دارید که بلااستفاده مانده است؟ آیا واقعا شایستگی رسیدن به موفقیت در زمینه معامله‌گری، کسب‌وکار یا زندگی شخصی خود را دارید؟ برای رسیدن به این موفقیت چه کارهایی انجام می‌دهید؟ آیا شما از جمله آن پنج درصد افرادی هستید که همه کارهایی که در این مقاله به آن‌ها اشاره کردیم را هر روز انجام می‌دهند؟ شاید الان فکر کنید که واقعا لازم است کارهای بیشتری انجام دهید و این هیچ ایرادی ندارد. فقط به یاد داشته باشید که این «شما» هستید که باید سخت کار کنید. من می‌توانم از طریق دوره‌های آموزشی به شما آموزش دهم، اما نمی‌توانم شما را مجبور به انجام کارهای لازم برای رسیدن به موفقیت در زمینه معامله‌گری کنم. شاید فکر کنید که شایستگی رسیدن به موفقیت در زمینه معامله‌گری را دارید، اما اگر هنوز انعکاس آن را در حساب معاملاتی خود نمی‌بینید، به شما قول می‌دهم که هنوز از تمام توان خود استفاده نکرده اید. بنابراین باید دوباره از نو شروع کنید و کارهای خود را برنامه‌ریزی کنید تا شایستگی موفقیتی که بسیار خواهان آن هستید را پیدا کنید.

سرمایه گذاری کم ریسک در فارکس ممکن است؟

معمولا افراد علاقه مند به بازار فارکس سراغ پر ریسک ترین استراتژی فارکس می روند و با یک شروع طوفانی، یک پایان…
ارز دیجیتال و بازارهای فارکس + شباهت ها و تفاوت ها

آیا درآمد میلیاردی از فارکس امکان پذیر است؟

فارکس یکی از پر هیجان ترین بازارهای مالی در دنیاست و از طرفی معامله در فارکس نیز جزو پردرآمدترین و…
معامله گر برای حرفه ای شدن باید در سه بخش موفق باشد : روانشناسی فردی / مدیریت سرمایه و سیستم معاملاتی.در آموزش فارکس و بطورکلی در مبحث روانشناسی،مهمترین و تاثیرگذارترین بخش در موفقیت معامله گر است.حال باید دید بازی فراوانی چگونه می تواند به معامله گر برای موفقیت کمک کند. بازی فراوانی یک روش ساده برای آفریدن ثروت ، انقدر ساده که افراد کمی آن را انجام می دهند و از همان افراد کم ،تعداد کمی آن را ادامه می دهند .بازی فراوانی ایجاد شده از روی قوانین معنوی است ، قوانینی که هر چند وجود دارند اما علم شناخته شده ما توضیحی برای آن ندارد . در این بازی معجزه خلق می شود. برای رسیدن به موفقیت دو نوع تلاش صورت می گیرد :تلاش ذهنی و تلاش عملی ، بازی فراوانی تلاش ذهنی و عملی را هم زمان در خود دارد .اگر تلاش ذهنی را یک خط و تلاش عملی را یک خط دیگر در نظر بگیریم ، با توجه به اینکه ما (چه کسی هستیم و چگونه بازی را انجام دادیم) زمانی که این دوخط به هم برسند معجزه رخ می دهد . بازی فراوانی از یک سری قوانین ساده و ثابت پیروی می کند . اولین قانون نظم است هر روز یک کار مشخص با درصد افزایش مشخص و اگر حتی یک روز هم انجام نشود به اول خط برمی گردیم ، اگر بعد از وقفه یک روزه حتی هفته ها هم ادامه دهیم نهایتا به این وقفه باز خواهیم گشت . در یک دسته بندی کارها به دو دسته تقسیم می شوند کارهایی که در ابتدا لذت بخش هستند اما در انتها برای ما ایجاد ناراحتی می کنند و کارهایی که در ابتدا ایجاد مقاومت ذهنی می کنند و در انتها مقاومت تبدیل به حمایت شده و با پاداش همراه است . با دقت به بازی فراوانی در می یابیم که هر روز ، با هدیه امروز و پاداش دیروز ادامه می دهیم با انجام دادن روز اول نوری به اندازه یک روزنه به زندگی ما می تابد و هر روز که ادامه می دهیم این نور بیشتر و بیشتر می شود . به دلیل اصول و قوانین مشخص و ثابت ما دارای روند هستیم ، که داشتن روند به تنهایی یک امتیاز فوق العاده است. در طول انجام بازی احساس و منطق ما شکل می گیرد و در جایی کاملا با هم هماهنگ می شوند . انجام بازی فراوانی مثل همه کارهای تاثیر گذار دنیا در ابتدا خیلی سخت و با مقاومت خودمان همراه خواهد بود ، تغییری حس نمی کنیم و از خود سوالاتی می پرسیم !(آیا واقعا فایده دارد ؟ مگر انقدر ساده می شود ؟…) اما نور به سمت ما حرکت کرده و تا به ما برسد زمان می خواهد از طرفی انجام کاری مشخص و منظم( بدون دانستن چرایی) هر روز در جهت درست باعث ارتقاء شخصیت معامله گری ما می شود. بهتر است در زندگی حداقل یک بار این کار را انجام دهیم ، چه بهتر که بازی فراوانی باشد. کائنات عاشق افرادی است که هر روز منظم یک کار را در جهت درست انجام می دهند . فراموش نکنید لیوان آب تنها با افتادن آخرین قطره سرریز می شود ، در واقع هر روز قطراتی به قطرات قبلی اضافه می شود ، اتفاق در حال رخ دادن است و هیچ کس به پر شدن لیوان توجه نمی کند . شاید اگر می شد صدای افتادن این قطرات را ضبط کرد یک سمفونی زیبا شکل می گرفت یک موسیقی(ارتعاش) زیبا و کاملا هماهنگ با کائنات (یک ارتباط کامل)بازی فراوانی هر روز به ساده ترین شکل ممکن ظرف هر شخص را پر می کند اما همه منتظر اتفاق بزرگ هستند . بازی فراوانی طوری طراحی شده که هم ما به سمت فراوانی برویم هم فراوانی به سمت ما بیاید(حداقل کار بازی فراوانی نصف کردن مسیر است) بازی فراوانی تمرین صبر و پشتکار است تمرین ادامه دادن و تسلیم نشدن است (تنها تفاوت معامله گرهای موفق این است که آن ها ادامه دادن را بلد هستند ) بازی فراوانی یک راز بزرگ در خود دارد(حتی کوچک ترین قطرات اما داخل ظرف معجزه می کند) در این بازی بدون توجه به اتفاقات روزانه هر روز مقداری پول داریم و همان پول را باید تا انتها خرج کنیم این بازی لذت متصل بودن به منبع لایزال الهی را به همراه دارد ، دیگر به این فکر نمی کنیم چگونه داشته باشم (انگار از قبل صاحب همه چیز هستیم ) بلکه فقط به جریان انداختن(خرج کردن) فکر می کنیم . بازی فراوانی از دسته کارهایی است که تا لحظه آخر شاید اثری از تغییر نبینیم مثل درخت بامبو که کاشته میشود و تغییر وقتی هیچ کسی انتظار ندارد آغاز می شود و همه را شگفت زده می کند .(قطعا کسی که درخت بامبو را می کارد هر روز آن را از زمین خارج نمی کند ببیند تغییری حاصل شده) ما مجموعه ای از عادت های خود هستیم در بازی فراوانی عادت میکنیم به منبع لایزال وصل باشیم و هر روز بیشتر و بیشتر پول داشته باشیم و هر روز جریان بیشتری از فراوانی ایجاد کنیم . این بازی به ما می گوید بزرگ ترین مانع خودتان هستید در حقیقت شما صاحب همه این ها بودید. هر روز که این بازی را انجام می دهیم در حقیقت با همه کسانی که این بازی را انجام داده اند و همه کسانی که آن روز پول داشته اند همراه بوده ایم . همه دنیا نگران پول درآوردن هستند و ما در فکر خرج کردن پولی که از قبل داریم. در نهایت هر روز یک هدیه است که به ما داده می شود اما استفاده از این هدیه بر عهده خود ماست هر شخصی با توجه به سوال (چه کسی هستم) می تواند این بازی را به شکل اثر گذارتری انجام دهد . بازی فراوانی و راه این بازی بازی فراوانی اولین مرحله تبدیل بالقوه به بالفعل است زمان بگذاریم ، به این بازی به شکل کاری که باید با عجله انجام دهیم (که فقط انجام داده باشیم) نگاه نکنیمبا خودمان توافق کنیم که مثلا هر روز یک ساعت برای این بازی وقت بگذاریم(می تواند پشت سرهم باشد می تواند در طول روز و در ساعت های مختلف باشد) به هر ۲۴ساعت به شکل یک زندگی کامل نگاه کنیم و بهترین زندگی را تجربه کنیم . بهتر است پول را درساعت های مختلف خرج کنیم از ساعت ها و اوقات استفاده کنیم مثلا در ساعت ناهار می توانیم با دوست خود به رستوران برویماز مناسبت ها استفاده کنیم مثلا نوروز ،تولد … اصلا به قسمت از کجا می آید فکر نکنیم و فقط به چگونه به جریان بیندازیم(خرج کنم) بیندیشیم از خودتان سوال های خوب بپرسید پول امروز من چه شکلی است ؟ در کارت است یا اسکناس ؟ چه اسکناسی و چند تا ؟ کارت می کشید یا نقدی ؟-از مغازه یا اینترنتی ؟-از کدام مغازه/سایت؟ کالای خود را چگونه تحویل گرفتید ؟پست/پاکت/نایلون.. هوا چگونه است ؟ آیا باد می وزد آیا یکدفعه باران گرفت. موقع خرید صدای خاصی شنیدید مثلا از رادیو و… بعد از خرید از چیزهایی که می خریم استفاده کنیم در حین استفاده به احساس خود توجه کنیم به رنگ ها توجه کنیم از ۵ حس خود استفاده کنیم به مکان و فضایی که داریم استفاده می کنیم توجه کنیم در هنگام استفاده چه صداهایی می شنویم (می توانیم از صداهایی که به آن ها احساس داریم توجه کنیم) آیا بویی توجه ما را جلب می کند کالای خود را لمس کنیم-چه قدر وزن دارد؟ اگر خوراکی خریدیم حتما بخوریم .(چشایی) تصویر سازی کنیم و در آن تصویر بمانیم (همراه با همه احساساتمان) اگر یک ساعت برای این کار وقت می گذارید شک نکنید بهترین یک ساعت شما خواهد بود سپس داستان خود را تعریف کنید .( مثلا داستان ۱۰ میلیون تمان امروز من) شاید برای خیلی از ما ایجاد احساس در آن لحظه سخت باشد برای این کار می توانیم احساس خوب را ضبط کنیم یعنی یک چیز واقعی که دوست داریم (حتی خیلی ارزان)بخریم و درآن لحظه دقت کنیم که چه حسی بر ما حاکم می شود در نهایت اگر به صورت ایده آل هم این بازی را انجام ندادیم از خودمان راضی باشیم چون در طول زمان این بازی را بهتر و بهتر انجام خواهیم داد.

۳ چیزی که معامله گران فارکس می توانند از سرآشپزهای حرفه ای بیاموزند

معامله در یک بروکر فارکس تقریباً شبیه تبدیل شدن به یک سرآشپز حرفه ای یک تلاش با کارآیی است که نیاز به…
آشنایی با بادامه در مغز و نمود تریدری آن

آشنایی با بادامه در مغز و نمود تریدری آن

این لوزه بادام شکل که در قطعه گیجگاهی میانی مغز واقع شده است، نقش مهمی در احساسات و هیجانات ابتدایی…
تا به حال اتفاق افتاده به قدری از انجام یک معامله عصبی شده باشید که اصلا از خیر آن گذشته و رهایش کرده باشید، اگر چه کاملا مطابق بر سیستم و برنامه معاملاتی که در دوره آموزش فارکس خود یادگرفته اید بوده است؟ یا اینکه از ضرر قبلی به اندازه‌ای عصبانی، آشفته و پریشان یا ناامید هستید که در موقعیت بعدی معامله‌ای انتقام‌جویانه انجام دهید؟از طرف دیگر، تاکنون “احساس درونی (احساس دل)” نسبت به اینکه معامله جاری با لمس حد ضرر بسته خواهد شد، یا اینکه احتمالا یک موقعیت خیلی خوب در حال شکل‌گیری است و باید فورا به آن ورود کنید، را تجربه کرده‌اید؟ اگر این موارد برای شما نیز اتفاق افتاده (برای خودم هزاران باراتفاق افتاده)، پس خیلی خوش آمدید به مقاله “چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک روی معامله‌گری اثرگذار هستند”.در این مقاله، ابتدا به تعریف روانشناسی فیزیولوژیک می‌پردازم. سپس درباره اینکه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک به چه طریقی معامله‌گری را مشکل می‌کنند و بر عملکرد روزانه شما تاثیر می‌گذارند صحبت می‌کنم. در ادامه می‌پردازم به اینکه هر فردی خصوصیات مختلف بیولوژیکی یا روانشناسی-فیزیولوژیکی دارد که می‌توانند به شما در سودآوری بیشتر کمک کنند و اینکه چطور از این ویژگی‌ها به نفع خود استفاده کنید. منظور از روانشناسی فیزیولوژیک چیست؟ روانشناسی فیزیولوژیک شاخه‌ای از علوم عصب‌شناسی (علم مغز و دستگاه عصبی مرکزی) است که بیان می‌کند چگونه شرایط ذهنی و واکنش‌های بیولوژیکی و روانشناسی-فیزیولوژیکی می‌توانند بر احوال، مهارت‌های شناختی، توانایی‌های تجزیه و تحلیل، ادراک، تصمیم‌گیری و ذهنیت شما تاثیرگذار باشند. به بیانی ساده: حالت فعلی بدنی و مغزی شما بر توانایی‌های ذهنی شما موثر هستند، توانایی‌هایی که برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی و انجام معاملات سودآور حیاتی هستند. اینطور در نظر بگیرید: بیولوژی اینکه چرا در معامله‌گری فارکس ضرر می‌کنید. درک این موضوع بسیار ضروری است، به این خاطر که وقتی از مکانیزم‌های مختلف بیولوژیکی و روانشناسی-فیزیولوژیکی و نحوه اثرگذاری آن‌ها بر توانایی‌های ذهنی خود آگاهی داشته باشید، می‌توانید با استفاده از روش‌هایی با اثرات منفی آن‌ها مقابله کنید و به این ترتیب در زمان معامله‌گری تصمیمات اشتباه نگیرید. چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک معامله‌گری را مشکل می‌کنند. داشتن خواب راحت و کامل در ابتدا با یک موضوع ساده شروع می‌کنم که به وضعیت کنونی من هم ارتباط دارد. شب گذشته اوقات خیلی خوب و مفرحی با دوستانم داشتم و تا دیروقت بیدار بودم و باعث شد ۲ ساعت کمتر بخوابم. خواب برای بدن و مغز شما بسیار اهمیت دارد، چرا که الف) اجازه می‌دهد مغز شما سم‌زدایی کند، استراحت داشته باشد و خود را پاکسازی کند و ب) اجازه می‌دهد همزمان با اینکه اندام‌های داخلی مشغول پاکسازی و آماده‌سازی برای روز کاری بعدی هستند، بدن شما استراحت کند. آیا می‌دانستید پژوهشی که توسط دکتر واکر(Dr. Walker) در آزمایشگاه خواب و تصویربرداری عصبی بِرکلی انجام گرفته نشان می‌دهد افرادی که کمتر از معمول (۶ ساعت) خوابیده‌اند، ۸۱ درصد لغات با مفهوم منفی (مانند عصبانیت، ترس و ضرر) را که با آن‌ها مواجه شده بودند را به یاد آورده‌اند و تنها ۳۱ درصد واژگان با بار معنایی مثبت را به یاد داشتند. تفسیر: خواب کمتر از میزان مورد نیاز باعث می‌شود مغز شما تمایل زیادی به افکار منفی نشان دهد. حال که ذهن شما برای دیدن حوادث منفی بیشتر از اتفاقات مثبت آمادگی دارد، فکر می‌کنید می‌تواند بر عملکرد و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی شما موثر باشد؟ تا به حال اتفاق افتاده که در یک معامله موفق ناگهان نمودار قیمت در خلاف جهت شروع به حرکت کند و بلافاصله احساس “ترس و وحشت” کنید؟ این امر به دلیل بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک است که علیه شما عمل می‌کنند و معامله‌گری را دشوار می‌سازند. به همین علت است که از ضرر کردن و از دست دادن سرمایه هراس داریم. جهت اطلاع … کمبود خواب بطور تصاعدی افزایش می‌یابد … لذا کمبود خواب در طول یک بازه زمانی طولانی به شدت بر شرایط و ظرفیت ذهنی موثر است. نمودار و تصویر زیر نشان می‌دهند که چگونه کمبود خواب در طول زمان بر مغز و عملکرد شما تاثیرگذار هستند. تصویر ۱: چگونه کمبود خواب منجر به افت عملکرد می‌شود تصویر ۲ : مغز شما در شرایط خواب کم یا زیاد ترس از ضرر کردن نمونه‌ای دیگر از اینکه چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک معامله‌گری را دشوار می‌کنند، ترس از ضرر کردن است. “ترس” به حدی در ما نهادینه شده و ریشه کرده که سابقه آن به هزاران سال قبل و نیاکان ما برمی‌گردد، زمانی که بقا در گرو جنگ و مبارزه‌ برای غذا، جان‌پناه و امنیت بود و تلاش و کشمکشی سخت که یا به مرگ ختم می‌شد و یا با ادامه حیات همراه بود. قانون از این قرار بود: “غذا بخور، غذا نشو.” متاسفانه تجربیات اجداد ما در DNA ما وارد شده، به ویژه در DNA مغز و دستگاه عصبی. ۱۰٫۰۰۰ سال پیش، یک نفر از هر هشت نفر در راه محافظت از خانواده، جان خود را از دست می‌داد. این امر سبب شد در برابر “تهیدها” بیشتر احساس “ترس و وحشت” کنیم و لذا به نوعی “تمایل منفی” همراه با واکنش و پاسخ “جنگ، گریز یا میخکوب شدن” تبدیل شد. خبر فوری: اگر چه در قرن بیست و یکم زندگی می‌کنیم و احتمال فوت پیش از دوران کهنسالی ۱ به ۱۰۰ است، همچنان در قبال محرک‌هایی که تهدیدآمیز نیستند نیز واکنش‌های جنگ، گریز یا میخکوب شدن را نشان می‌دهیم. ترس از ضرر کردن از جمله چنین واکنش‌هایی است. در واقع این گرایش به منفی‌نگری (ترس و وحشتی که اثری منفی بر حیات و بقای ما دارد) به حدی در ما قدرتمند است که فضای عصبی تشخیص منفی‌ها به اندازه ۵۰۰ درصد بیشتر از فضای شناسایی مثبت‌ها است! فکر می‌کنید اگر به ازای هر ۶ محرکی که از بازار دریافت می‌کنید، ۵ مورد از آن‌ها منفی، تهدیدآمیز یا زیان‌آور تلقی شوند در مقایسه با حالتی که مثبت یا سودآور برداشت می‌شدند، چه تاثیری بر ذهنیت معامله‌گری شما می‌گذارد؟ فکر می‌کنید چه چیزی باعث می‌شود که برداشت شما از تغییر رفتار قیمت (پرایس اکشن) برخلاف منافع معامله شما عمل کند؟ تا به حال شده در طول یک روز، هفته یا ماه خیلی خوب عمل کنید و معاملات موفقی داشته باشید، اما ناگهان با یک ضرر تمام سودهای خود را از دست بدهید؟حال در میان تمام این معاملات که اکثر آن‌ها موفق بودند، کدام یک را بیشتر به یاد دارید؟ آن ضرر بزرگ یا معاملات موفق متوالی؟ من حدس می‌زنم که شما معامله‌ای را که با ضرر و زیان بزرگی همراه بوده را بیشتر از دیگر معاملات به یاد می‌آورید. این مثال دیگری است از اینکه چگونه تمایل به منفی‌نگری می‌تواند عملکرد معاملاتی شما را مختل کند و چه ارتباطی با فضای عصبی مغز دارد (اینکه نواحی مغز شما چطور سیم‌کشی شده‌اند). آیا می‌دانستید بین ۵ تا ۷ ثانیه طول می‌کشد تا متوجه یک چیز مثبت در محیط اطراف خود شوید، در حالیکه درک و دریافت عوامل منفی یا تهدیدکننده کمتر از ۰٫۱ ثانیه زمان می‌برد؟ فکر می‌کنید واقعا این موضوع بر ذهنیت معاملاتی، ادراک و تصمیمات شما درباره اتفاقاتی که حول معامله باز شما رخ می‌دهد موثر است؟ امیدوارم اینطور باشد. می‌توانم صدها مثال و نمونه دیگر در این زمینه بیان کنم، اما حال دیگر باید به وضوح بدانید که چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک ما می‌توانند معامله‌گری را سخت و دشوار کنند. ولی تمام این‌ها بطور مطلق منفی و بد نیستند، بلکه وجوه مثبت و خوبی هم دارند. چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک معامله‌گری را ساده می‌کنند علیرغم اینکه تعداد سلول‌های عصبی مخصوص شناسایی عوامل منفی در برابر سلول‌های مربوط به تشخیص عوامل مثبت ۵ برابر بیشتر هستند، اما هنوز یک ورق آس در زیر آستین بیولوژیکی و نورولوژیکی (عصب‌شناسی) خود دارید. به عنوان مثال، مغز شما یک ویژگی فوق‌العاده به نام “نوروپلاستی” دارد، بدین معنی که مغز شما این قابلیت را دارد که مطابق تجربیات شما، محیط اطراف، آنچه بر آن تمرکز دارید و دیگر افکار ریز و درشتی که در ذهن شما جریان دارند، سیم‌کشی خود را تغییر دهد. نوروپلاستی وابسته به تجربیات (EDN) قابلیت شکل‌گیری و سیم‌کشی عادات جدید داخل مغز از طریق دو عامل اصلی زیر است: ۱) نورون‌هایی (سلول‌های عصبی) که با هم فعال می‌شوند، به هم وصل می‌شوند ۲) حالات ذهنی مداوم، ویژگی‌های عصبی ماندگار پدید می‌آورند معنی و مفهوم: شما می‌توانید اشتباهات، تصمیمات یا فرایند‌های فکری خود را که بر ذهنیت و عملکرد معاملاتی شما موثر هستند، از طریق فعال کردن نورون‌های جدیدی داخل مغز خود، اصلاح کنید (مانند تغییر دادن افکار، احساسات یا ذهنیتی که هر روزه تجربه می‌کنید). تصور کنید که بر خطاهای ذهنی یا موانعی که هر روز در معاملات خود با آن‌ها مواجه می‌شوید، غلبه کرده‌اید. تصور کنید که دیگر از ورود به معاملات، ضرر و زیان، یا معاملات موفقی که ناگهان تغییر جهت می‌دهند و خلاف میل شما پیش می‌روند، هراسی ندارید. شما می‌توانید یاد بگیرید که این قبیل تجربیاتی که مانع از سودآوری شما می‌شوند را تغییر دهید. نوروپلاستی نمونه‌ای است که نشان می‌دهد چگونه بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک می‌توانند معامله‌گری را سهل و آسان کنند. همچنین شما مجهز به ابزار دیگری نیز هستید که می‌تواند معامله‌گری را ساده‌تر کند و از قبل با آن آشنایی دارید، چیزی که تحت عنوان “احساس دل” شناخته می‌شود. اگرچه ممکن است عبارت “احساس دل” عامیانه و ضعیف به نظر برسد، اما ریشه علمی دارد. آیا مغز دومی هم داریم؟ آیا می‌دانستید که دل و روده شما در مقایسه با پیام‌هایی که از مغز دریافت می‌کند، سیگنال‌های بیشتری برای مغز ارسال می‌کند؟ آیا می‌دانستید که شما یک سیستم عصبی کامل دارید که تعداد سلول‌های عصبی آن ۵ برابر بیشتر از سلول‌های عصبی ستون فقرات شماست؟ سیستم عصبی روده‌ای در طول روده‌ها قرار دارد که از مری شروع می‌شود و به مقعد ختم می‌شود. این سیستم معمولا به عنوان “مغز دوم” شناخته می‌شود، چرا که الف) می‌تواند مستقل از مغز فعالیت کند و ب) از پیام‌رسان‌های عصبی مشابه پیام‌رسان‌های مغز استفاده می‌کند مانند دوپامین (یعنی تجربه احساس سرخوشی و پاداش) و سروتونین. در حقیقت بیش از ۹۰ درصد سروتونین بدن در روده‌ها یافت می‌شود. سروتونین یک پیام‌رسان عصبی بسیار ضروری است، چرا که برای ایجاد احساس رضایت و خشنودی، تاثیر بر حافظه، یادگیری، حال و حوصله و خواب اهمیت زیادی دارد. حال می‌بینید چطور “دل و روده” می‌تواند بر عملکرد معاملاتی شما اثرگذار باشد؟ اینجاست که نقش عصب واگ پررنگ می‌شود. عصب واگ شما اعصاب جمجمه‌ای بسیاری داخل مغز خود دارید (در مجموع ۱۲ عصب) که دهمین آن‌ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این عصب به عنوان عصب واگ شناخته می‌شود که از مغز (پیاز مغز) تا معده امتداد دارد و در طول این مسیر بسیاری از اندام‌های اصلی بدن را عصب‌دار می‌کند. این عصب طولانی‌ترین عصب ANS (دستگاه عصبی خودگردان) در سرتاسر بدن است و می‌تواند بر ضربان قلب، ریه‌ها، تعریق، حرکات عضلانی، هاضمه و غیره موثر باشد. عصب واگ اطلاعات حسی درباره شرایط اندام‌های بدن را به CNS (دستگاه عصبی مرکزی) منتقل می‌کند. عصب واگ ممکن است در اثر واکنش‌های احساسی یا استرس حین معاملات به شدت تحریک شود. این سیگنال‌ها می‌توانند خوب یا بد باشند. اما در هر صورت تجربه ما از عصب واگ و دستگاه عصبی روده‌ای شامل همان “احساس دل” می‌شود. این امر ناشی از این است که دل و روده شما ممکن است در حین یک معامله باز از طرف مغز یا بدن سیگنال‌هایی مبنی بر خوب بودن یا وخیم بودن اوضاع دریافت کند. اغلب اوقات این سیگنال‌ها در سطح ناخودآگاه بدون جلب توجه عبور می‌کنند، اما می‌توانند آشکار شوند چرا که شما با دل و روده خود به طرز نامناسبی برخورد کرده‌اید (رژیم غذایی ناسالم یا غذای ناسالم و غیره). در صورتی که سیستم شما به خوبی تنظیم شده باشد، “احساس دل” می‌تواند در مواقعی که خطری در راه است، به مثابه یک سیگنال هشدار باشد، یا مانند یک نورافکن موقعیت‌های خوب را پیش از اینکه از دست بروند نشان دهد. آیا تاکنون موارد فوق را تجربه کرده‌اید؟ در این صورت می‌دانید که بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک چگونه می‌توانند بر عملکرد معاملاتی شما موثر باشند. سخن پایانی بیولوژی و روانشناسی فیزیولوژیک از راه‌های بسیاری می‌توانند معامله‌گری را سخت (ویا ساده) کنند. بنابراین برای شما به عنوان یک معامله‌گر ضروری است که چگونگی تشخیص این قبیل پاسخ‌ها یا واکنش‌ها، و همینطور نحوه تغییر آن‌ها را بیاموزید و اینکه چگونه می‌توان از آن‌ها جهت بهبود تصمیمات معاملاتی و در نتیجه سودآوری بیشتر، استفاده کرد. به نظرم اخیرا صنعت آموزش معامله‌گری و اساتید این حوزه به اهمیت این موضوع و تاثیر منفی یا مثبتی که بدن و مغز بر عملکرد معاملاتی دارند یا می‌توانند داشته باشند، پی برده‌اند. همچنین به نظرم صنعت آموزش معامله‌گری باید یا بهتر است در راستای استفاده از این علوم به منظور تربیت معامله‌گران بهتر و کاهش خطاهای معاملاتی، تلاش و جدیت مضاعفی به خرج دهد. حال نوبت شماست آیا متوجه شدید که چگونه بدن و مغز می‌توانند بر ذهنیت و تصمیمات معاملاتی شما موثر باشند؟ آیا تا به حال مواردی از “احساس دل” را تجربه کرده‌اید؟ در مورد ترس از ضرر، حتی در مواقعی که معامله در سود است، چه نظری دارید؟پاسخ خود را در زیر مقاله قرار دهید تا سایر دوستانتان نیز از آنها بهره مند شوند.

بررسی عملکرد کمربند قدامی در زهن تریدرها

در این قسمت از بحث با دو ارگان سروکار داریم ۱٫هسته اکومبنس (NAC) مجموعه ای از نرون هاست که در محلی مستقر…
استفاده از فیبوناچی اکستنشن برای تعیین حد سود

نسبت های فیبوناتچی در معامله گری و معرفی اجمالی آن

ما تریدرها از نسبت ها و ابزار فیبوناتچی در معامله گری خود بسیار استفاده می کنیم پس اگر با آن…
نسبت های فیبوناچی + نحوه عملکرد

ترکیب فیبوناتچی با حمایت و مقاومت

همانند آنچه که در مقاله قبلی به نام نسبت های فیبوناتچی در معامله گری توضیح دادیم، استفاده از سطوح فیبوناتچی…
بهترین صرافی ارز دیجیتال

بهترین صرافی ارزهای دیجیتال

تغییر و توسعه در بازارهای مالی یک حقیقت انکار ناپذیر است و هرروزه می بینیم که بازارهای مدرن تر و…
این اشتباهات را جدی بگیرید!

اگر اجازه دهید بازار شما را فریب خواهد داد

حقیقت تلخ در مورد تجارت در بازارهای مالی این است که مواردی که شما به آن اعتقاد دارید که مهم…
از معامله‌گری فارکس می توان به درآمد رسید؟

۳ ایده که باعث تغییر معامله گری من شد

مدتها قبل از شروع تدریس و مربیگری سایر معامله گران، من در همان چرخه رونق و شلوغی که یک قدم…
طراحی ربات سفارشی