مقدمه
یکی از واقعیتهای جالب معاملهگری در آموزش فارکس این است که شما میتوانید یک نمودار یکسان با یک الگوی نموداری کاملاً برابر را در مقابل دو معاملهگر قرار دهید و نتایج کاملا متفاوتی دریافت کنید. با اینکه همه شرایط این دو معاملهگر از قبیل میزان دانش و دسترسی به اطلاعات یکسان است، چرا وقتی با دادههای یکسانی از بازار مواجه میشوند، رفتار کاملا متفاوتی از خود نشان میدهند؟
من وقتی متوجه این موضوع شدم که یک مرتبه من و دوستم درباره یک نمودار که هر دو هم یک معامله روی آن داشتیم، صحبت میکردیم. در آن زمان بازار به شدت در خلاف جهت معامله هر دوی ما در حرکت بود و این خیلی باعث تعجب من شد که اگر چه هر دوی ما یک معامله یکسان روی یک جفتارز یکسان داشتیم و حرکات بازار برای هر دوی ما کاملا برابر بود،اما دیدگاه ما به کلی با هم تفاوت داشت. در نهایت به این نتیجه رسیدم که دلیل این امر آن است که حجم معامله یکی از ما دو نفر خیلی بیشتر بوده و دیگری درگیری خیلی کمتری با آن نمودار یا معامله داشته است، چرا که ریسک کمتری کرده و لذا در صورت عدم موفقیت معامله، به میزان کمتری ضرر میکند.
البته این یکی از دلایل وجود تفاوت در دیدگاه ما نسبت به یک نمودار و معامله یکسان بود. اما در واقع دلایل زیادی برای وجود این تفاوت وجود دارد که در این مقاله قصد دارم به عوامل مختلف مؤثر در ایجاد این تفاوت بپردازم. شما شاید پس از خواندن این مقاله سر خود را تکان دهید و بیشتر در این مورد فکر کنید که ممکن است همزمان دیدگاههای متفاوتی نسبت به بازار وجود داشته باشد، یعنی دیدگاه شما و افراد مقابل شما (افرادی که در خلاف جهت معامله شما قرار دارند). فکر کردن درباره این دیدگاههای مختلف و اینکه چرا این اختلاف دیدگاهها وجود دارد، در نهایت معاملهگر بهتری از شما میسازد.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
برچسب ها: سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید
معاملات متعصبانه
من معتقدم هر چه یک معاملهگر نسبت به سرمایه خود روی یک معامله بیشتر ریسک کند، به لحاظ احساسی نسبت به آن معامله وابستگی بیشتری پیدا میکند. شاید همه این موضوع را درک کنند، اما عواقب سنگینی دارد …
وقتی نسبت به یک معامله یا سرمایهگذاری تعصب داشته باشید، احتمال اینکه اشتباه کنید خیلی زیاد میشود. به همین دلیل، دو معاملهگر ممکن است یک معامله یکسان روی یک نمودار یکسان داشته باشند، اما اگر یکی از آنها درصد خیلی بیشتری از سرمایه خود را روی آن معامله ریسک کرده باشد، باعث میشود نسبت به فردی که میزان «امنتری» از سرمایه خود را درگیر معامله کرده، دیدگاه کاملا متفاوتی در برابر آن نمودار داشته باشد و لذا واکنش کاملا متفاوتی هم در مقابل اتفاقات بازار از خود نشان دهد.
بنابراین هرچه روی یک معامله بیشتر ریسک کنید، با هر بالا و پایین شدن نمودار به لحاظ احساسی بیشتر درگیر خواهید خواهید شد. زمانی که نسبت به یک معامله خیلی احساسی باشید (معمولا به دلیل تعصب زیاد ناشی از ریسک بالا) خیلی احتمال دارد که برگشتهای کوتاهمدت و اصلاحی قیمت را بصورت تغییر روند کلی بازار و در نتیجه ضررهای مالی سنگین ببینید. در این مواقع چه کار میکنید؟ وقتی با این احساس قدرتمند ترس و وحشت روبرو میشوید، یا با سود خیلی کم (چون بازار دوباره به سمت نقطه ورود شما برگشته) یا نزدیک به نقطه سربهسر از معامله خارج میشوید. البته این حالت خیلی بهتر از ضرر کردن است، اما در عین حال میتواند خیلی دردناک باشد و شما را به لحاظ ذهنی آشفته کند و لذا دچار اشتباهات بیشتری شوید.
اما معاملهگری که نسبت به معامله خود تعصب ندارد، ممکن است همین برگشت قیمت را بصورت کاملا متفاوتی ببیند، یعنی آن را بصورت یک اصلاح ساده در نظر بگیرد. این معاملهگر ممکن است معامله خود را همچنان باز نگه دارد و با برگشت قیمت در جهت روند اصلی، سود خوبی بدست آورد.
این مثال نشان میدهد که چطور ریسکهای سنگین و تعصب نسبت به یک معامله میتواند منجر به وحشت معاملهگر و ارتکاب اشباهات مخرب شود.
معاملهگر یا تماشاگر
صرف اجرای یک معامله، ممکن است باعث شود نسبت به فردی که معاملهای روی آن نمودار ندارد، دیدگاه متفاوتی داشته باشید. حتی اگر پارامترهای مدیریت سرمایه خود را به درستی رعایت کرده باشید و دقیقا مطابق برنامه معاملاتی خود عمل کرده باشید، اما باز هم به این دلیل که پول شما درگیر معامله است و ممکن است آن را از دست بدهید، کمی تحت تأثیر قرار خواهید گرفت. به همین دلیل است که معاملهگری کار سادهای نیست و برای افرادی با ذهنیتهای ضعیف و شخصیتهای شکننده مناسب نیست.
این پدیده جالبی است که وقتی با یک حساب دِمو و پول غیرواقعی کار میکنید، احتمالا نسبت به زمانی که با یک حساب واقعی و پول واقعی معامله میکنید، نتایج بهتری میگیرید. نکته مهم در رسیدن به موفقیت در حرفه معاملهگری این است که سعی کنید پول را فراموش کنید و معاملهگری را به شکل یک بازی ببینید که در آن پول فقط امتیازات آن بازی محسوب میشود. اما برای اینکه به این طرز تفکر برسید، باید نسبت به معاملات خود تعصبی نداشته باشید. بطور کلی باید نمودار را بصورتی ببینید که گویی اصلا معاملهای روی آن ندارید، حتی اگر معامله شما همچنان باز باشد.
گرایش فکری ناشی از اتفاقات اخیر
دو معاملهگر ممکن است به دلیل گرایش فکری ناشی از اتفاقات اخیر نسبت به یک نمودار یکسان دیدگاه متفاوتی داشته باشند. منظور از گرایش فکری ناشی از اتفاقات اخیر این است که شما به دلیل تجاربی که اخیراً در یک مورد داشتهاید، نسبت به همان مورد یا موارد مشابه، بیطرف نیستید و نظر و احساس شما به یک سمت گرایش دارد. مثلا معاملهگر A ممکن است یک سناریو مشابه را در گذشته دیده باشد و روی آن معامله کرده و ضرر کرده باشد، اما معاملهگر B ممکن است قبلاً در شرایطی مشابه شرایطی که الان روی نمودار میبیند، معامله کرده و سود خوبی بدست آورده باشد.
ما انسانها بیشتر تحت تأثیر اتفاقات اخیر قرار داریم تا اتفاقات گذشته. این ویژگی در معاملهگری میتواند هم خوب باشد هم بد. اگر بازار در یک روند قوی حرکت کند، باعث ایجاد این گرایش فکری میشود که اگر در برگشتهای قیمت (پولبکها) وارد معامله شوید، سود میکنید. اما وقتی روند تغییر کند و بازار سایدوِی شود، اگر به سرعت پرایس اکشن را درک نکنید و متوجه تغییرات در حال وقوع بازار نشوید، ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید.
بعلاوه، گرایشات فکری بسیاری مربوط به شخصیتهای مختلف وجود دارد که میتواند در ایجاد دیدگاههای مختلف نسبت به نمودارها مؤثر باشد.
تعصب نسبت به دیدگاه اولیه
معاملهگران ممکن است به دلایلی غیر از سود و ضررهای مالی نسبت به یک نمودار یا شرایط خاصی از بازار یا دیدگاه و نظر اولیه خود تعصب نشان دهند.
معاملهگری را در نظر بگیرید که در مورد شرایط خاصی از بازار تحقیقات و مطالعات بسیاری انجام داده. این افراد وقتی دیدگاهی پیدا میکنند، به شدت نسبت به آن تعصب نشان میدهند. آنها فکر میکنند حالا که زمان زیادی برای تحقیق درباره بازار X صرف کردهاند، باید فایدهای داشته باشد و نمیتوانند قبول کنند که بازار برخلاف خواسته آنها رفتار کند. این طرز تفکر باعث میشود سراغ مقالهها و سایتهایی بروند که با دیدگاه آنها درباره آن نمودار همسو باشد. این کار یعنی اجازه دهید غرور و تکبر بر شما مسلط شود. شما ممکن است صرفا به این دلیل که نمیخواهید قبول کنید که اشتباه کردهاید یا اینکه تمام تحقیقات شما به نتیجهای نرسیده، نسبت به یک معامله بسیار متعصب شوید.
این نوع از تعصب وقتی ایجاد میشود که برای مدتی طولانی تحقیق کنید و در نهایت خودتان را «متقاعد کنید» که نظر شما درباره آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد صحیح است. همچنین معاملهگران پس از یک معامله موفق اعتماد به نفس بالایی پیدا میکنند و موفقیت معاملات را به اقدامات و کارهای خود نسبت میدهند تا احتمالات و آمار.
معاملهگر دیگری که خیلی روی بازار تحقیق نکرده و مطالعات زیادی نداشته، ممکن است این موانع ذهنی را نداشته باشد و نسبت به معاملهگری که در بالا توصیف شد، برتری داشته باشد. وقتی شما برای یک چیز زمان کمتری صرف میکنید، بطور طبیعی نسبت به آن بیطرفتر هستید و تعصب کمتری نسبت به آن نشان میدهید. در این حالت دیدگاه واقعگرایانه و بیطرفی نسبت آن موضوع خواهید داشت.
در معاملهگری واقعیتگرایی و بیطرف بودن بسیار اهمیت دارد و به همین دلیل است که بطور کلی با معامله کردن بر مبنای اخبار و توجه زیاد به اطلاعات فاندامنتالی مخالف هستم. یادگیری پرایس اکشن و اصول معاملهگری کافی است و انجام تحقیقات بیشتر درباره بازار مزیت خاصی ندارد و حتی ممکن است به دلیل آنچه در بالا توضیح داده شد، به شما آسیب بزند.
نمودار خالی یا با اندیکاتور
یکی از دلایل واضح وجود دیدگاه متفاوت در بین معاملهگران، اندیکاتورها هستند. بعضی از معاملهگران نمودارهای خود را با کلی اندیکاتورهای مختلف و رنگارنگ پر میکنند که به شکل یک نقاشی مدرن به نظر میرسد.
معاملهگری که از یک نمودار ساده و بدون اندیکاتور استفاده میکند، قطعا دیدگاه متفاوت، واضحتر و دقیقتری نسبت به نمودار پیدا میکند.
در جهت یا خلاف جهت روند
معاملهگرانی که در گذشته به روشهای مختلف از بازار کسب سود کردهاند، نسبت به نمودارها دیدگاه متفاوتی پیدا میکنند. به عنوان مثال …
معاملهگر A نموداری را میبیند که به سمت بالا حرکت میکند، اما از آنجاییکه ذاتا تمایل دارد در خلاف جهت روند معامله کند، میخواهد در یک سطح مهم برای ورود به معامله فروش اقدام کند، چون قبلا هم در گذشته به این طریق کسب سود کرده و موفق بوده است (گرایش فکری ناشی از اتفاقات اخیر). او از اینکه همجهت با اکثریت معامله کند متنفر است.
معاملهگر B همان نمودار را میبیند که قیمت در حال صعود است و به دنبال موقعیتی برای خرید میگردد. چرا که او هم در گذشته به این روش عمل کرده و موفق بوده است. یعنی در گذشته همیشه در جهت روند معامله کرده و توانسته کسب سود کند. شما هیچوقت نمیتوانید او را ببینید که در خلاف جهت روند معامله کند.
هیچیک از دو رویکرد بالا لزوما غلط یا صحیح نیستند. به بیانی دیگر، راههای مختلفی برای صید ماهی وجود دارد. اگرچه معامله کردن در خلاف جهت روند خطر بیشتری دارد، اما بعضی افراد استعداد و تبحر خاصی در پیدا کردن نقاط برگشت قیمت دارند. اما به هر حال، برای اکثر معاملهگران بهتر است که در جهت روند معامله کنند.
هر فردی بنا به دلایلی که در بالا گفته شد، نمودارها، موقعیتها و الگوها را به طرز متفاوتی میبیند و در نتیجه در برابر نوسانات بازار، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهد.
نتیجه پایانی
دو معاملهگر ممکن است دیدگاه متفاوتی نسبت به یک نمودار داشته باشند و حتی اغلب اوقات نتایج متفاوتی هم از یک سیستم معاملاتی روی یک نمودار بدست آورند. چیزی که میتواند دیدگاهها را در معاملهگری به هم نزدیک و حتی برابر کند، درک پرایس اکشن است. پرایس اکشن تمام متغیرهای موثر روی حال و گذشته بازار را در بر میگیرد و همه آنها را بصورت خیلی ساده و روان و مثل یک نقاشی به شما نشان میدهد. یادگیری پرایس اکشن باعث میشود بتوانید بسیاری از متغیرهایی که فرایند معاملهگری را سخت و پیچیده میکنند را حذف کنید یا کاهش دهید.
یکی از دلایلی که باعث ایجاد اختلاف در دیدگاه معاملهگران میشود، نداشتن نظم و دیسیپلین است. بعضی از معاملهگران در هر معامله ریسکهای سنگینی میکنند و این امر ادراک آنها از آنچه در بازار در حال وقوع است و نظر آنها در خصوص اتفاقات آینده بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. اگرچه من میتوانم اهمیت داشتن دیسیپلین را به شما آموزش دهم و توضیح دهم که چرا باید در کار خود منظم باشید، اما نمیتوانم شما را مجبور کنم که هر روز دیسیپلین کاری خود را حفظ کنید. من میتوانم مسیر رسیدن به موفقیت در معاملهگری را در دورههای آموزشی خودم به شما نشان دهم و همچنین میتوانم شما را به سمت مسیر درست راهنمایی کنم، اما نمیتوانم این مسیر را برای شما بسازم، این کار به عهده خود شماست. حالا باید از خودتان بپرسید که از امروز چگونه میخواهید به نمودارها نگاه کنید؟ آیا میخواهید دیدگاهی احساسی به نمودارها داشته باشید یا قیمت را از طریق اندیکاتورهای مختلف رسد کنید، یا اینکه قصد دارید نمودارها را عریان از هر اندیکاتوری و بصورت روان و با آرامش کامل دنبال کنید؟ تصمیم در این مورد هم به عهده شماست.داشتن یک برنامه مشخص و دقیق در معامله گری می تواند از شما یک معامله گر منظم بسازد
دیدگاهها (0)