مقدمه
پس از اتمام آموزش فارکس و انجام تمرینات، بسیاری از معاملهگران مشکلی در درک و تحلیل نمودارها ندارند و تقریبا خیلی راحت میتوانند فرصتهای معاملاتی خوبی را پیدا کنند. اما به نظر میرسد شکاف بزرگی وجود داشته باشد بین توانایی پیدا کردن فرصتهای معاملاتی و توانایی ورود به معاملات و اجرایی کردن آنها. طی صحبتهایی که با بسیاری از معاملهگران مبتدی انجام میدهم، اولین چیزی که با آن برخورد میکنم این است که آنها در اجرای معاملات مشکل دارند، نه در پیدا کردن آنها.
اما واقعاً چرا افراد باهوشی که میتوانند نمودارها را به دقت تحلیل کنند و فرصتهای معاملاتی خوبی پیدا کنند، در ورود به معاملات اینقدر مشکل دارند؟
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
برچسب ها: سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید
دلایل عدم ورود به معاملات
معمولا بزرگترین دلیل عدم ورود افراد به فرصتهای معاملاتی بسیار عالی این است که به تواناییهای خود باور ندارند. معاملهگران و به ویژه افراد مبتدی معمولا اینطور فکر میکنند که معاملهگری باید خیلی سخت و پیچیده باشد. بنابراین وقتی با یک فرصت معاملاتی واضح و عالی مواجه میشوند، به جای اینکه به آن معامله ورود کنند، مدام خودشان و آن معامله را زیر سوال میبرند. به این خاطر که معامله کردن نباید به این آسانیها باشد، مگر نه؟
دلیل دیگری که باعث میشود افراد در ورود به فرصتهای خوب معاملاتی دچار مشکل شوند این است که وقتی حساب دِمو و پول غیرواقعی را کنار میگذارند و میخواهند در حساب ریِل و با پول واقعی کار کنند، ممکن است شرایط تغییر کند. وقتی میخواهید با پول واقعی کار کنید، احساسات شما درگیر میشود. حالا دیگر شما میدانید که ممکن است پولی که برای بدست آوردن آن کار کردهاید و زحمت کشیدهاید را از دست بدهید و همین امر میتواند ذهنیت معاملهگری شما را به کلی به هم بریزد. در حالیکه وقتی روی حساب دمو و با پول غیرواقعی کار میکردید، احتمالا خیلی خونسرد بودید و فرصتهای خوب معاملاتی را به راحتی شکار میکردید و اصلا هم به خودتان شک و تردید راه نمیدادید. به همین خاطر، زمانی که کار در حساب ریِل را شروع میکنید، مدیریت ریسک معاملات به نحوی که مشخص کنید تا چه حد و چند دلار ضرر کردن در هر معامله برای شما قابل قبول است، امری بسیار مهم و ضروری است. به این دلیل که باید تا حد ممکن احساسات را از خودتان دور کنید تا بتوانید به همان ذهنیت معامله کردن در حساب دِمو برسید.
قانون مورفی
مسئله دیگر «قانون مورفی» است که بطور خلاصه بیان میکند که هر چیزی که امکان خطا در آن وجود داشته باشد، بالاخره به خطا میرود. در معاملهگری هم این اتفاق میافتد. یعنی مثلا شما با چند فرصت معاملاتی مواجه شدهاید اما به هیچ کدام ورود نکردهاید و بعد یک فرصت مشابه دیگر ظاهر میشود و شما به آن ورود میکنید و این دقیقا همان یک معامله از ده معامله است که با ضرر ختم میشود. همین معامله منفی ضربه بدی به اعتماد به نفس شما وارد میکند و باعث میشود به فرصت معاملاتی خوب بعدی هم ورود نکنید، که بعد معلوم میشود در صورت ورود سود میکردید. این طرز عملکرد ممکن است به چرخه مخربی تبدیل شود و شما را ناامید و دلسرد کند و باعث شود معاملات بدی انجام دهید، چون وقتی میبینید که فرصتهای خوب معاملاتی را از دست میدهید و به آنها ورود نمیکنید، بالاخره عجله میکنید و در یک موقعیت بد به معامله ورود میکنید و در نتیجه همینطور بیشتر و بیشتر ضرر میکنید. اگر بحث پول و سرمایه در میان نبود، این داستان واقعا خندهدار میبود.
مورد دیگر چیزی است که من آن را عادت به واپسنگری مینامم. بسیاری از معاملهگران درکی از این مورد ندارند، اما در واقع به تحلیل واپسگرایانه خود معتاد هستند. آنها چون نمیتوانند ببینند چه اتفاقی در آینده رخ میدهد، از ورود به معامله هراس دارند. بررسی بازار در زمان حال (forward-testing) یا معامله کردن در حساب دِمو می تواند این وضعیت را برطرف کند.
چگونه از ورود به معاملات خوب هراس نداشته باشیم؟
در ادامه اقداماتی را توضیح میدهم که با انجام آنها میتوانید این عادتهای منفی را از خود دور کنید و افکار منفی را از ذهن خود خارج کنید.
برای اینکه در هنگام ورود به معامله ترس و وحشتی نداشته باشید، باید به یاد داشته باشید که برای کسب درآمد از بازار، بایستی نمونههای بسیاری از روش معاملاتی خود را انجام دهید واگر در طول زمان مشاهده کردید که این روش سودمند است، در این صورت برای آن چک لیست تهیه کرده و فقط طبق چک لیست وارد معامله شوید.
در کل هدف این است که نسبت به معاملات خود اطمینان داشته باشید و وقتی فرصتهای معاملاتی مد نظر شما در نمودار ظاهر میشود، از ورود به آن هراسی نداشته باشید.
بعضی از اقداماتی که میتوانید انجام دهید عبارتند از:
۱- اگر میبینید در ورود به معاملات مشکل دارید، حجم معاملات خود را کاهش دهید. به این ترتیب حداقل به معامله ورود میکنید و تأثیر روانی کار با پول واقعی را تجربه میکنید. در این صورت دیگر افسوس نمیخورید که چرا آن معامله را انجام ندادید.
۲- هرچه کمتر به نمودارها نگاه کنید، وقت کمتری دارید که در مورد درست و غلط بودن فرصتهای معاملاتی فکر کنید. خیره شدن مداوم به نمودارها باعث میشود خودتان را در هر موردی بتوانید متقاعد کنید. بنابراین مدت زمان نشستن در مقابل مانیتور و بررسی نمودارها را محدود کنید.
۳- به دنبال یک پینبار که سیگنال ورود به معامله را صادر کند، نباشید. بلکه نمودارها را حس کنید و آنها را از چپ به راست بخوانید و بررسی کنید. نمودارها را مثل یک کتاب در نظر بگیرید که باید از چپ به راست خوانده شوند (مثلاً کتابی که به زبان انگلیسی نوشته شده). برای اینکه بدانید چه اتفاقی در صفحه فعلی در حال وقوع است و چه اتفاقاتی ممکن است در صفحات بعدی رخ دهد، باید صفحات قبلی کتاب را مطالعه کرده باشید و از محتوای آنها اطلاع داشته باشید. بازار هم مثل یک کتاب است که همیشه در حال نوشته شدن است. بنابراین خیلی مهم است که بدانیم بازار در حال ترسیم چه تصویری است.
تحلیل پرایس اکشن فقط به سیگنال گرفتن از یک کندل مربوط نمیشود، بلکه به معنای خوانش و بررسی «حکایت و داستانی» است که پرایس اکشن آن را از چپ به راست روایت میکند، درست مانند صفحات یک کتاب. داشتن این توانایی که قادر باشید با نگاه کردن به نمودار، زبان بازار را بخوانید و حرکت بعدی آن را پیشبینی کنید، مهارتی است که هر معاملهگری باید آن را کسب کند.
دیدگاهها (0)