چکیده مطلب
- در بازار سرمایه قیمتها همیشه در جهت برآیند خریداران و فروشندگان حرکت میکند.
- نگاه بیطرفانه به بازار، تحلیلگران را به سوی تحلیلهای هر چه دقیقتر سوق میدهد.
- در بازار سرمایه قیمتها دائماً تغییر میکنند و هر سرمایهگذار با توجه به میزان سودی که برای خود متصور است، میتواند تصمیم به خرید، نگهداری و یا فروش سهام خود کند.
- اگر روند بازار برخلاف موقعیت سرمایهگذار باشد، وی برای توقف ضرر باید کاری انجام دهد؛ در غیر این صورت، به یک بازنده تبدیل خواهد شد.
برچسب ها: ربات آربیتراژ و ربات آربیتراژ قطعا سودده و ثبت نام ربات آربیتراژ و سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و ربات سود ده فارکس و ربات سود ده بورس ایران و اکسپرت سود ده فارکس و اکسپرت سود ده بورس ایران
همیشه حق با بازار است
وجود دو معاملهگر که برای معامله بر سر یک قیمت توافق میکنند (این قیمت میتواند از نظر سایرین منطقی یا غیرمنطقی باشد)، حقیقت بازار را شکل میدهد. آنچه ما میخواهیم و توقع داریم، هیچ تأثیری بر روند بازار ندارد؛ مگر آنکه حجم معامله ما آنقدر بالا باشد که بتواند بازار را کنترل کند. برای کسی که از بیرون نظارهگر بازار است، هر معاملهای که انجام میشود، سیگنالی است که برای او نشانهای از تثبیت یا حرکت قیمتها به سمت خاصی است که با توجه به آن میتواند فرصتهای معاملاتی را تعریف کند.
حرکت قیمتها کاملاً بستگی به دو گروه عرضهکنندگان و خریداران دارد و میزان شهرت، مدرک دانشگاهی و شأن اجتماعی هیچ حقی برای معاملهکنندگان ایجاد نمیکند. نظر شما در مورد ارزش و قیمت یک سهم بسیار محترم است اما صرفنظر از میزان قدرت استدلال شما، قیمتها همیشه در جهتی حرکت میکنند که برآیند آن دو گروه در آن جهت باشد.
به عنوان مثال، اگر قیمت سهمی از کف قیمت تاریخیاش پایینتر رود، تصور اینکه نباید این اتفاق می افتاد، کاملاً بی معنی استف؛ مگر اینکه خودتان شخصاً با خرید حجم مناسبی در قیمت بالاتر، مانع این افت قیمت میشدید.
اما این موضوع را هم در نظر داشته باشید که حتماً عدهای فروشنده بر این باور بودهاند که قیمت فعلی از قیمت مدنظر آنها بالاتر است؛ به نحوی که حتی این قیمت پایین را هم فرصتی برای فروش دانستهاند، وگرنه دلیلی برای فروش نداشتند. به طور کلی، شما همیشه باید بین حقبهجانب بودن یا پول در آوردن، یکی را انتخاب کنید؛ زیرا بازار هیچ گاه اشتباه نمیکند و حقیقت همین است که میبینید.
در بازار سرمایه، پتانسیل سود و زیان، نامحدود است
اگر بخواهیم بازار را با مسابقه شرطبندی مقایسه کنیم، باید بگوییم که در شرطبندی، شما تصمیم میگیرید که چه مقدار پول وسط بگذارید؛ بنابراین، میتوانید سقف سود و یا زیان خود را به راحتی محاسبه کنید اما در بازار سرمایه، شما هرگز نخواهید فهمید که از هر معامله قرار است چه مقدار سود یا زیان نصیبتان شود.
از نظر روانشناختی، این ویژگی این امکان را به شما میدهد که شروع به خیالپردازی کنید که روزی در یک معامله، تمامی آرزوهای مالیتان برآورده میشود؛ اما اگر تمام تمرکزتان را بر روی این موضوع بگذارید، کم کم فقط شروع به جمعآوری اطلاعاتی میکنید که این آرزوی شما را تأیید میکند و در نتیجه، چشمانتان را بر روی تمام اطلاعاتی که به وضوح به شما میگویند که باید از موقعیت فعلی خارج شوید، میبندید.
◊ این مطلب را حتماً بخوانید:آموزش بورس رایگان از صفر تا صد
عوامل روانشناختی زیادی بر میزان صحت ارزیابی شما از پتانسیل حرکت بازار تأثیرگذار هستند. یکی از آنها این است که باید خودتان را از این توهم که قرار است با انجام یک یا چند معامله به سرعت به آرزوهای خود برسید، رها کرده و سعی کنید نگاه بیطرفانهای به بازار داشته باشید. اگر قصد دارید به این توهم ادامه دهید، باید بدانید که به زودی دیگر پولی برایتان باقی نخواهد ماند.
قیمتها دائماً در حال حرکت هستند
بازارها همیشه در حال حرکت بوده و همواره ۳ تصمیم خرید، فروش یا نگهداری را به همراه دارند. اینکه کدام یک از این تصمیم ها توسط معاملهگرها اتخاذ شوند، کاملاً وابسته به جواب این سوال است : “چه مقدار سود کافی است؟” اما آیا مرزی برای میزان سود وجود دارد؟ خصلت طمع از همین سوال نشأت میگیرد. اگر شما در یک معامله سودده قرار داشته باشید، همواره به دنبال سود بیشتر هستید و اگر معامله شما باعث زیان شود، آن را نخواهید پذیرفت و همواره به امید سوددهی، خود را متقاعد میکنید که ضرر نکردهاید.
با توجه به این مسئله، به راحتی میتوان درک کرد که چرا برای اغلب معاملهگران، ورود به معامله بسیار سادهتر از خروج از آن است. همچنین، بنا به عقیده معاملهگران موفق، باید پولی را وارد معامله کنید که توان باختن آن را داشته باشید و آن پول ارزش کمی در زندگی شما داشته باشد. در نهایت، باید بگوییم که بازار میدان نبرد خطرناکی است و برای آنکه بتوانید در این میدان موفق باشید، باید یاد بگیرید که به بازار اجازه دهید به شما بگوید که چه خواهد کرد و در واقع، او تعیینکننده این باشد که چه مقدار”کافی” است.
مسلماً سیستم فکری شما در مورد مفاهیمی مانند ضرر، اشتباه، حرص و انتقام کاملاً مستقل از بازار عمل کرده و این امر، یادگیری را کمی مشکل خواهد کرد. ممکن است بپرسید که حس انتقام از کجا نشأت میگیرد؟ باید بگوییم که اگر شما نتوانید مسئولیت زیان خود را بپذیرید، به دنبال مقصر خواهید گشت. در اینجا بازار از نظر شما مقصر است زیرا بیشتر از مبلغی که حاضر بودید زیان کنید، از شما گرفتهاست.
در اینجا حس انتقام ایجاد میشود. با این فرض که شما در معامله قبلی ۲۰ درصد ضرر کرده باشید، اکنون بازار به شما پیشنهاد معاملهای با ۱۰ درصد سود را میدهد؛ اما شما از سر انتقامجویی، آن را رد میکنید و با اینکه بازار به وضوح به شما میگوید که بیش از این کشش ندارد، به معاملهای با زیر ۲۰ درصد سود راضی نخواهید شد. هرچقدر سعی کنید که آثار منفی باورهایتان در مورد حرص و انتقام گرفتن از بازار را کم کنید، بیشتر به بازار اجازه تصمیمگیری خواهید داد.
تصمیم بگیرید و کاری بکنید
یکی از مهمترین و رایجترین نتایج نامشخص بودن نقطه شروع و پایان بازار، این است که میتواند معاملهگر را به یک بازنده منفعل تبدیل کند. در بازی شرطبندی، بازی طبق مقررات خاص و با مبلغی دقیق در یک زمان معین شروع میشود و در یک زمان بخصوص نیز پایان میپذیرد و حداکثر سود یا زیان هر فرد، همان مبلغ توافق شده است.
برای شروع بازی جدید، هر فرد تصمیم میگیرد که خود را دوباره در معرض باخت قرار دهد و آگاهانه بر روی یک مبلغ جدید شرط ببندد؛ بنابراین، برای باختهای احتمالی بیشتر، باید فعالانه در بازی مشارکت کند و اگر تصمیم بگیرد که دیگر بازی نکند، باختها متوقف شده و دیگر داراییهایش در معرض کاهش نخواهند بود. اما در بازار، شرایط به نحو دیگری رقم میخورد.
◊ این مطلب را هم بخوانید: سرمایه گذاری با پول کم
در اینجا میتوانید به راحتی یک بازنده غیرفعال باشید. یعنی اگر روند بازار برخلاف موقعیت شما باشد، برای توقف ضرر باید کاری کنید ولی اگر نخواهید یا نتوانید کاری انجام دهید، حساب بانکی شما روز به روز خالیتر شده و در واقع، بدون اینکه کاری انجام داده باشید، بازنده خواهید بود.
دیدگاهها (0)