سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و طراحی ربات متاتریدر و برنامه نویسی ربات متاتریدر و طراحی ربات فارکس و برنامه نویسی ربات فارکس

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی، یکی از روش‌هایی است که ارزش سرمایه اولیه شما را حفظ کرده و امکان کسب سود را فراهم می‌کند. لذا سرمایه‌گذاران می‌توانند با دانش و توانایی‌هایی که در اختیار دارند و با استفاده از ابزارهای مختلف مالی، سرمایه‌گذاری پرسودتری داشته باشند. یکی از این ابزارها، اهرم مالی است. می‌دانیم که سرمایه‌گذاری در هر بازار مالی، نیازمند سرمایه‌ای متناسب با بازار مورد نظر است و این امکان وجود دارد که سرمایه اولیه شما برای این اقدام کافی نباشد. در چنین شرایطی شما می‌توانید با استفاده از اهرم‌های مالی از کارگزاری خود وام دریافت کرده و با تأمین مالی از این طریق، میزان سود دریافتی خود را افزایش دهید اما باید توجه داشته باشید که در کنار افزایش درصد سود، ریسک معاملات نیز بالا خواهد رفت.

همانطور که سرمایه‌گذاران می‌توانند تحت شرایط و قوانین مختص به هر کارگزاری، از اهرم‌های مالی استفاده کنند، این امکان برای شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نیز وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد پیشنهاد میکنیم مقاله آموزش بورس را مطالعه نمایید.

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی (Financial Leverage) که از آن با عناوین اهرم ساختار سرمایه و اهرم ترازنامه نیز یاد می‌شود، یک روش تامین مالی از طریق استقراض است و به معنای ایجاد بدهی و استفاده از آن برای تامین مالی اشخاص و شرکت‌ها در راستای کسب سود یا خرید دارایی بیشتر است. فرض کنید شما با ۳۰ میلیون سرمایه، قصد سرمایه‌گذاری در بازار را دارید اما این سرمایه برای سرمایه‌گذاری کافی نیست. به همین دلیل اقدام به دریافت ۵۰ میلیون وام از کارگزاری خود می‌کنید و با ۸۰ میلیون موجود، سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهید و پس از مدتی با رشد سهام، ارزش سرمایه‌گذاری شما به ۱۰۰ میلیون می‌رسد. حال ۵۰ میلیون وام کارگزاری را عودت داده و علاوه بر ۳۰ میلیون خود، ۲۰ میلیون هم سود کرده‌اید. در واقع اگر شما با ۳۰ میلیون خود سرمایه‌گذاری می‌کردید، سودی به مراتب کمتر به دست می‌آوردید ولی با استفاده از اهرم مالی کارگزاری، سرمایه اولیه خود را افزایش داده و متناسب با آن، سود بیشتری کسب کردید.

به عنوان مثالی دیگر، فرض کنید یک شرکت، قصد اجرای پروژه راه‌اندازی خط تولید جدید را دارد اما سرمایه لازم برای تکمیل پروژه، فراتر از توان مالی شرکت است. در چنین شرایطی، شرکت با ایجاد بدهی، سرمایه مورد نیاز برای راه‌اندازی خط تولید جدید را تامین کرده و حاشیه سود را افزایش خواهد داد.

بنابراین اشخاص حقیقی و حقوقی با استفاده از اهرم مالی تلاش می‌کنند تا با افزایش مقدار سرمایه اولیه، میزان سودسازی را افزایش دهند یا با ایجاد بدهی، دارایی‌های خود را از قبیل تجهیزات، ماشین‌آلات، ابزار و… بیشتر کنند. توجه داشته باشید که اشخاص و شرکت‌ها برای ایجاد بدهی و افزایش دارایی، وام دریافت می‌کنند و در قبال آن به وام‌دهندگان تضمین می‌دهند که اصل مبلغ وام و بهره آن را بازپرداخت کنند. اگر دارایی خریداری شده با استفاده از اهرم مالی، رشد قیمت داشته باشد و نرخ افزایش دارایی بیشتر از نرخ بهره وام دریافتی باشد، فرد یا شرکت مورد نظر، سود بیشتری کسب خواهد کرد و بازدهی سرمایه‌گذاری افزایش پیدا می‌کند اما اگر دارایی خریداری شده کاهش قیمت را تجربه کند، فرد یا شرکت، ضرر بیشتری را متحمل خواهد شد. بنابراین می‌توان گفت که استفاده از اهرم مالی، سود یا زیان یک سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد و این به معنای ریسک بالاتر است.

نظریه اثر اهرمی چیست؟

این نظریه برای اولین بار توسط فردی به نام Black که پژوهشگر بود مطرح شد. او اعتقاد داشت تغییراتی که در نسبت بدهی به دارایی یا ساختار سرمایه یک شرکت ایجاد می‌شود در میزان نوسانات سهام شرکت تاثیرگذار خواهد بود. این نظریه به رابطه منفی ریسک سهام و بازده سهام اشاره می‌کند و بر این اساس می‌توان گفت که هرچه مقدار بازدهی سهام کمتر باشد، میزان نوساناتی که تجربه می‌کند بیشتر شده و هر چه مقدار بازده سهام شرکت بیشتر باشد، نوسانات کمتری را تجربه خواهد کرد.

 این مطلب را هم بخوانید: آموزش تحلیل بنیادی از صفر تا صد


برچسب ها: ربات آربیتراژ و ربات آربیتراژ قطعا سودده و  ثبت نام ربات آربیتراژ و سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و ربات سود ده فارکس و ربات سود ده بورس ایران و اکسپرت سود ده فارکس و اکسپرت سود ده بورس ایران


کاربرد اهرم مالی  در شرکت‌های بورسی به چه صورت است؟

همانطور که به آن اشاره کردیم بخشی از ساختار مالی یک شرکت با استفاده از اهرم مالی (ایجاد بدهی) تامین می‌شود‌ مدیران شرکت و صاحبان آن با بررسی همه جوانب، نیاز به استفاده از اهرم مالی را تشخیص می‌دهند و با استقراض، احتیاجات مالی شرکت را در راستای افزایش دارایی و تامین سرمایه لازم برای طرح‌های توسعه، برآورده می‌کنند. از طرفی این امکان وجود دارد که از سرمایه‌گذاران جدید دعوت به عمل آورده تا تأمین مالی از طریق سرمایه این افراد انجام شود اما اکثر شرکت‌ها، بین استقراض از بانک‌ها یا موسسات و جذب سرمایه‌گذار جدید، راه اول یعنی استقراض از بانک‌ها را انتخاب می‌کنند زیرا با جذب سرمایه‌گذاران جدید، تعداد سهامداران شرکت افزایش پیدا می‌کند و سودی که از فعالیت‌های اصلی شرکت به دست می‌آید به سهامداران جدید نیز تعلق پیدا خواهد کرد و در بین آن‌ها نیز تقسیم خواهد شد. در نتیجه به جای افزایش میزان سرمایه‌گذاری، ترجیح می‌دهند که سراغ اهرم‌های مالی بروند تا سود حاصل از فعالیت‌های شرکت، در بین سهامداران قبلی تقسیم شود.

دقت کنید که استفاده از اهرم مالی، مناسب شرکت‌هایی است که سودساز بوده و توانایی پوشش هزینه‌های استقراض را داشته باشند. به عنوان مثال فرض کنید شرکتی با استفاده از وامی با نرخ بهره ۱۸ درصد، تامین مالی کند. اگر نرخ سود شرکت، کمتر از ۱۸ درصد باشد، ضرر بیشتری را متحمل خواهد شد و اگر نرخ سود، بیشتر از ۱۸ درصد باشد، سود بیشتری را کسب خواهد کرد و با مشکل مواجه نخواهد شد. بنابراین استفاده از اهرم مالی، همانطور که توان بالقوه سودآوری را افزایش می‌دهد، میزان ریسک را هم بالا خواهد برد و به همین علت است که تحلیل‌گران در انتخاب سهام یک شرکت برای خرید، این موضوع را بررسی می‌کنند که بخش اعظم فعالیت‌های اقتصادی یک شرکت به استفاده از اهرم‌های مالی وابسته است یا خیر و شرکت‌هایی که وابستگی کمتری به استفاده از اهرم مالی دارند، گزینه مطلوب‌تری برای سرمایه‌گذاری هستند.

کاربرد اهرم مالی در انجام معاملات اعتباری به چه صورت است؟

در مواقعی که بازار در حالت تثبیت است و سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند تا با سرمایه اولیه بیشتر، مقدار سود خود را افزایش دهند، حجم بسیاری از معاملاتی که در بازار سرمایه انجام می‌شود به کمک اهرم‌های مالی و ایجاد بدهی صورت خواهد گرفت و افرادی که واجد شرایط دریافت وام‌های قرض‌الحسنه یا بسته‌های اعتباری هستند، با دریافت آن از کارگزاری، معاملات خود را انجام داده و سعی در کسب سود بیشتر خواهند داشت. افرادی که قصد استفاده از اهرم‌های مالی را دارند، ملزم به داشتن دانش بورسی بالایی هستند تا با وجود هیجانات احتمالی بازار، در هر شرایطی تسلط به خود داشته و قادر به کنترل و مدیریت سرمایه خود باشند. به عنوان مثال، ریزش شاخص در سال ۱۳۹۹ موجب ضرر چندین برابر سرمایه‌گذارانی شد که از اهرم‌های مالی استفاده کردند و آن‌ها را با چالش‌های بیشتری روبه‌رو کرد.

کاربرد اهرم مالی در قراردادهای مشتقه به چه صورت است؟

قرارداد مشتقه (Perivative Contract)، اوراقی است که مانند ساختمان، طلا، یا زمین، ارزش مستقلی نداشته و وابسته به ارزش ارز، کالا یا اوراق بهادار است. قراردادهایی از قبیل قراردادهای آتی (Futures Contract)، قراردادهای اختیار معامله (Option Contract)، قراردادهای فوروارد (Forward Contract) و قراردادهای سواپ (Swap Contract)، نمونه‌ای از قراردادهای مشتقه و مصداقی از اهرم مالی هستند. ضریب نقدشوندگی و سرعت معاملات دارایی‌ها در بازار مشتقه بالاتر و انجام معاملات کم هزینه‌تر است.

به طور کلی سه نوع از معمول‌ترین قراردادهای بازار مشتقه که اهرم مالی در آن‌ها کاربرد دارد عبارتند از:

۱٫ کاربرد اهرم‌های مالی در قراردادهای آتی (Futures contract)

در معاملات آتی که به دو دسته Futures و Forward تقسیم می‌شوند، بین فروشنده و خریدار یک کالا، توافق صورت می‌گیرد و فروشنده متعهد می‌شود که کالا را با مقدار و قیمت مشخصی، در زمان و مکان معین شده‌ای به خریدار تحویل دهد. این معامله شبیه به معاملاتی که در بازار بورس انجام می‌شود است، اما با این تفاوت که معامله در آینده و در زمانی مشخص انجام خواهد شد و تغییرات قیمتی کالای مورد نظر در بازار تا زمان تحویل، تاثیری در قیمت توافقی قرارداد نخواهد داشت. قراردادهای آتی در ابتدای معاملات اهرمی برابر با ۱۰ دارند و این امکان وجود دارد که این اهرم با توجه به وجه تضمین معامله و شرایط بازار تغییر کند. به عنوان مثال فرض کنید سرمایه‌گذاری در بازار آتی، قصد خریداری یک کیلوگرم زعفران را داشته باشد و قیمت هر گرم زعفران ۱۵ هزار تومان باشد. اگر قراردادهای آتی زعفران به صورت قراردادهای ۱۰۰ گرمی باشند که وجه تضمین هر قرارداد ۳۰۰ هزار تومان است، سرمایه‌گذار برای خرید یک کیلو زعفران، ملزم به خرید ۱۰ قرارداد آتی و پرداخت ۳ میلیون تومان (۳۰۰۰۰۰×۱۰) به عنوان وجه تضمین خواهد شد.

حال فرض کنید که سرمایه‌گذار قصد خریداری گواهی سپرده زعفران پوشال را در بازار بورس داشته باشد و وزن هر واحد از این گواهی سپرده‌ها برابر ۱ گرم باشد. در چنین شرایطی، برای خرید یک کیلو زعفران، باید ۱۰۰۰ واحد گواهی سپرده زعفران پوشال خریداری کند و مبلغ ۱۵ میلیون تومان بپردازد.

بنابراین در این معامله، اهرم مالی قرارداد آتی ۵ است و سرمایه‌گذار می‌تواند برای خرید یک کیلوگرم زعفران، به جای پرداخت ۱۵ میلیون تومان، ۳ میلیون تومان بپردازد و لذا میزان سود یا زیان سرمایه‌گذاری نیز با توجه به مبلغ پرداخت شده محاسبه خواهد شد.

نحوه محاسبه اهرم معاملات در بازار آتی به چه صورت است؟

برای محاسبه اهرم قراردادهای بازار آتی، باید ارزش قرارداد آتی را بر وجه تضمین قراردادها تقسیم کرد.

به عنوان نمونه با استفاده از همین روش اهرم مالی قرارداد آتی در مثال فوق، ۵ است زیرا ارزش قرارداد ۱۵ میلیون تومان و وجه تضمین لازم برای قرارداد، ۳ میلیون تومان است. در نتیجه، اگر سرمایه‌گذار با سرمایه‌گذاری در بازار بدون اهرم، توانایی کسب ۱ درصد بازدهی (سود یا زیان) را داشته باشد، این توانایی  در بازار مشتقه ۵ برابر شده و ۵ درصد بازدهی (سود یا زیان) کسب خواهد کرد.

۵ = ۳۰۰۰۰۰۰ ÷ ۱۵۰۰۰۰۰۰ = اهرم مالی

۲٫ کاربرد اهرم‌های مالی در قراردادهای اختیار معامله (Options Contract)

این قرارداد نوعی اهرم مالی است که در آن خریدار و فروشنده  توافق می‌کنند تا در قبال مبلغ مشخصی، اختیار خرید و فروش مقدار معینی از کالایی را  در آینده، به خریدار واگذار کنند. در این قرارداد، خریدار حق خرید و فروش دارایی مذکور را داشته ولی الزامی به اجرای آن نخواهد داشت. بنابراین در صورت تمایل، آن را می‌خرد، در صورت عدم تمایل، حق فروش آن را دارد و در صورت انصراف، اجباری به خرید کالا و پرداخت باقی‌مانده مبلغ قرارداد نخواهد داشت و تنها مبلغی که در ازای این حق پرداخته، از دست خواهد داد اما فروشنده ملزم به اجرای قرارداد و آماده فروش کالای مذکور است. به عبارت دیگر، در این قرارداد خریدار هیچگونه تعهدی به قرارداد نداشته، در صورتیکه فروشنده متعهد به فروش کالا یا دارایی مذکور است.

حال می‌خواهیم بدانیم که اهرم‌های مالی در قراردادهای اختیار معامله چه کاربردی دارند؟ فرض کنید که با مبلغ ۲۰ میلیون تومان، قصد سرمایه‌گذاری داشته باشید. اگر قیمت سهم فملی در حال حاضر ۵۰۰ تومان باشد، شما قادرید که با ۲۰ میلیون تومان، ۴۰ هزار سهم فملی را خریداری کنید تا پس از مدتی با قیمت بالاتر به فروش برسانید. اگر پس از مدتی قیمت سهم به ۶۰۰ تومان رسید، با فروش سهم، ۴ میلیون تومان سود خواهید کرد.

حال فرض کنید به جای خرید سهم فملی با قیمت ۵۰۰ تومان، قرارداد اختیار خرید آن را به قیمت ۵۰ تومان بخرید. با این کار، شما با ۲ میلیون تومان از کل پولتان، می‌توانید ۴۰ هزار سهم فملی را خریداری کنید. اگر پس از مدتی قیمت سهم روندی صعودی داشته باشد، می‌توانید قرارداد را به قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن، مثلاً به قیمت ۱۲۰ تومان بفروشید و ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دریافت کنید و با کسر مبلغ اولیه سرمایه‌گذاری (۲ میلیون تومان)، روی هر سهم ۷۰ تومان سود کسب خواهید کرد.

فرض کنید اگر به جای ۲ میلیون تومان، تمام سرمایه خود را به صورت قراردادهای اختیار معامله، سرمایه‌گذاری می‌کردید، با مبلغ ۲۰ میلیون تومان، قادر به خرید ۴۰۰ هزار سهم فملی به قیمت ۵۰ تومان بودید و پس از مدتی با رشد سهم و فروش آن به قیمت ۱۲۰ تومان، ۴۸ میلیون تومان به دست می‌آورید که با کسر سرمایه‌گذاری اولیه (۲۰ میلیون تومان)، ۲۸ میلیون تومان سود کسب کرده بودید اما در حالت خرید سهام در شرایط عادی، تنها ۴ میلیون تومان سود کسب کردید.

لازم به ذکر است که باید توجه داشته باشید که استفاده از اهرم‌های مالی، همانطور که سوددهی را بالا می‌برد، امکان زیان‌سازی و از دست رفتن سرمایه را نیز بالا خواهد برد.

 این مطلب را هم بخوانید: آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد رایگان

۳٫ کاربرد اهرم‌های مالی در قراردادهای سواپ (Swap Contract)

قرارداد سواپ به قراردادهای معاوضه‌ای و مبادله‌ای گفته می‌شود. به عبارت دیگر، عوض کردن، جایگزین کردن یا مبادله کردن دارایی یا کالایی را با دارایی یا کالایی دیگر، سواپ می‌نامند. سواپ، قراردادی خارج از بورس و با ماهیتی مشابه قراردادهای آتی است که در بازار آزاد انجام می‌شود. در این قراردادها، هیچ پولی ردوبدل نخواهد شد و طرفین معامله توافق می‌کنند که دارایی یا کالای خود را با یکدیگر مبادله کنند. به عنوان مثال سواپ نفت و برق.

نسبت‌های اهرمی چیست؟

تحلیل‌گران برای بررسی قدرت و سلامت مالی یک شرکت، از نسبت‌های اهرمی استفاده می‌کنند. از طرفی بانک‌ها و موسسات مالی نیز برای وام‌دهی به شرکت، با استفاده از نسبت‌های اهرمی تلاش می‌کنند تا قدرت و توان مالی شرکت را در بازپرداخت تسهیلات بسنجند.

هر یک از این نسبت‌های اهرمی، بر یک یا چند مورد از عوامل: بدهی، دارایی‌ها، حقوق صاحبان سهام و هزینه‌های بهره تمرکز داشته و آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند تا پاسخی روشن برای ابهامات تحلیل‌گران پیدا شود.

اهرم‌های مالی یک شرکت عبارتند از:

۱٫ نسبت اهرم مصرف‌کننده:

این نسبت اهرمی مشخص می‌کند که یک مصرف‌کننده، چه میزان بدهی نسبت به درآمد قابل مصرف خود دارد.

نسبت مصرف‌کننده = کل بدهی شرکت تقسیم بر درآمد قابل مصرف

۲٫ نسبت به سرمایه شرکت:

این نسبت، میزان اهرم مالی شرکت را با مقایسه کل بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت بهره‌دار، نسبت به سرمایه شرکت که عبارت است از حقوق صاحبان سهام (تمام اشکال سهام) به اضافه کل بدهی‌ها، می‌سنجد.

نسبت بدهی به سرمایه = کل بدهی‌ها تقسیم بر سرمایه (کل بدهی‌ها + حقوق صاحبان سهام)

۳٫ نسبت بدهی به تامین سرمایه شرکت:

این نسبت با بررسی میزان بدهی‌های شرکت در ساختار مالی و سرمایه‌ای آن، اهرم مالی شرکت را اندازه‌گیری می‌‌کند.

نسبت بدهی به تامین سرمایه = (بدهی‌های کوتاه‌مدت + بلندمدت) تقسیم بر (بدهی‌های کوتاه‌مدت + بلندمدت + حقوق صاحبان سهام)

۴٫ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت:

این نسبت پرکاربردترین و شناخته‌شده‌ترین نسبت اهرم مالی است که بدهی در آن، شامل تمام بدهی‌های جاری و غیرجاری است و حقوق صاحبان سهام، مبلغی است که سرمایه‌گذاران در شرکت سرمایه‌گذاری کرده‌اند. اغلب شرکت‌ها در تلاشند که این نسبت را روی عددی کمتر یا مساوی با ۲ نگه دارند. بالا بودن نسبت D/E، نشان‌دهنده استراتژی‌های تامین مالی تهاجمی با استفاده از بدهی است و این امر ممکن است موجب نوسان درآمد شرکت شود.

توجه داشته باشید که شرکت‌های تولیدی، به طور معمول نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتری دارند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی‌های شرکت تقسیم بر حقوق صاحبان سهام

۵٫ نسبت اهرم بدهی به EBITDA شرکت:

این نسبت با بررسی نحوه بازپرداخت بدهی‌های یک شرکت و احتمال قصور در بازپرداخت‌ها تعیین می‌کند که یک شرکت توان بازپرداخت بدهی‌های خود را دارد یا در این مسیر، دچار مشکل خواهد شد. اغلب بانک‌ها و موسسات مالی برای پرداخت تسهیلات به شرکت‌ها، از این نسبت استفاده می‌کنند و شرکت‌ها نیز سعی می‌کنند که این نسبت، از عدد ۳ تجاوز نکند.

نسبت بدهی به EBITDA = کل بدهی‌های شرکت تقسیم بر EBITDA

۶٫ درجه اهرم مالی شرکت (Degree Of Financial Leverage):

درجه اهرم مالی شرکت که با DFL نمایش داده می‌شود، نسبتی اهرمی است که ارتباط مستقیمی با هزینه دارد و بررسی می‌کند سود هر سهم این شرکت با ایجاد تغییراتی در ساختار سرمایه، چگونه تحت تأثیر تغییراتی که در درآمد عملیاتی اتفاق می‌افتد قرار می‌گیرد. بالا بودن درجه اهرم مالی یک شرکت، نشان‌دهنده تجربه تغییراتی سریع در سود شرکت خواهد بود. لذا در صورتیکه درآمد عملیاتی شرکت افزایش پیدا کند، بازدهی شرکت نیز عالی شده و با رشد چشمگیری همراه خواهد بود.

DFL = درصد تغییرات در سود هر سهم (EPS)، تقسیم بر درصد تغییرات EBIT

  • توجه داشته باشید که EBIT، سود قبل از کسر مالیات و بهره است

۷٫ نسبت پوشش بهره شرکت:

این نسبت بررسی می‌کند که آیا شرکت با توجه به فعالیت‌های واقعی و عملیاتی خود، توان پرداخت هزینه‌های مالی مانند بهره تسهیلات و… را دارد یا خیر. اغلب شرکت‌ها، بسته به صنعتی که در آن فعالیت دارند سعی می‌کنند که این نسبت را کمتر یا مساوی عدد ۳ نگه دارند زیرا بالا بودن این نسبت به این معناست که هزینه‌های مالی شرکت بالاتر از درآمد عملیاتی آن بوده و کفاف بازپرداخت آن‌ها را نمی‌دهد. لذا درچنین شرایطی، شرکت برای حل مشکلات خود، مجبور به دریافت وام یا فروش دارایی‌های بیشتری خواهد شد.

نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی شرکت تقسیم بر هزینه‌های مالی (بهره)

۸٫ نسبت پوشش هزینه‌های ثابت شرکت:

این نسبت که به نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز معروف است، به مقایسه جریان نقدی شرکت و بهره بدهی‌های بلندمدت می‌پردازد و شرکت‌هایی که نسبت بالاتری داشته باشند، شرکت‌های مطلوب‌تری به شمار می‌آیند.

نسبت پوشش هزینه‌های ثابت = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی‌های بلندمدت شرکت

۱۰٫ ضریب حقوق صاحبان سهام شرکت:

این نسبت، مشابه نسبت D/E است با این تفاوت که به جای مقایسه بدهی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام، مقدار دارایی‌های شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام را مقایسه می‌کند.

ضریب صاحبان سهام = کل دارایی‌های شرکت تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام

نسبت اهرمی ردیف۱۱٫ ۱:

این نسبت، سلامت مالی بانک‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد و با مقایسه سرمایه اصلی (ردیف۱) بانک یا دارایی‌های آن، این اهرم را اندازه‌گیری می‌کند. در محاسبه این نسبت، از دارایی‌های ردیف۱ که به راحتی و در شرایط بحرانی، قابل نقد شدن هستند استفاده می‌شود.

نسبت اهرمی ردیف۱ = سرمایه ردیف۱ بانک تقسیم بر دارایی‌های تلفیقی ضربدر ۱۰۰

 این مطلب را هم بخوانید: کارگزاری بورس چیست و چه خدماتی ارائه می‌دهد؟

نحوه محاسبه ارزش دارایی و سود، پس از استفاده از اهرم مالی به چه صورت است؟

اگر قصد داشته باشید که تاثیر استفاده از اهرم مالی را در ارزش دارایی شرکت محاسبه کنید، کافی است به صورت زیر عمل کنید:

مقدار تغییر در ارزش دارایی = دارایی × (درصد تغییر در دارایی + ۱)

پس از محاسبه مقدار تغییر ارزش دارایی، برای اینکه بفهمید با استفاده از اهرم مالی، چقدر سود کسب کرده‌اید، کافیست کل سرمایه شرکت را به اضافه بهره بدهی‌ها کرده و از تغییر ارزش دارایی کم کنید:

میزان سود یا زیان استفاده از اهرم = دارایی × (درصد تغییر ارزش دارایی + ۱) – (کل سرمایه + بهره بدهی‌ها)

مثالی از کاربرد اهرم مالی و محاسبه سود و زیان معاملات خریداری شده با اهرم:

فرض کنید شخصی قصد خریداری ملکی را به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان داشته باشد. اگر این ملک را به طور کامل با پول خود خریداری کند و پس از مدتی ارزش ملک ۴۰ درصد رشد داشته باشد، سرمایه‌گذار این امکان را دارد که ملک را به قیمت ۱۴۰ میلیون تومان بفروشد و ۴۰ میلیون تومان سود کند.

سود یا زیان استفاده از اهرم مالی = دارایی × (درصد تغییر در ارزش دارایی + ۱) – (کل سرمایه + بدهی بهره)

= (۰ + ۱۰۰۰۰۰۰۰۰) – (۱ + ۰.۴) × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

۴۰۰۰۰۰۰۰ = ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ – ۱۴۰۰۰۰۰۰۰

اگر ملکی که خریداری شده مستهلک شود و ارزش آن ۴۰ درصد کاهش پیدا کند، سرمایه‌گذار می‌تواند ملک را به قیمت ۶۰ میلیون تومان بفروشد و لذا ۴۰ میلیون تومان ضرر خواهد کرد.

= (۰ + ۱۰۰۰۰۰۰۰۰) – (۱ + ۰.۴-) × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

۴۰۰۰۰۰۰۰- = ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ – ۶۰۰۰۰۰۰۰

حال فرض کنید سرمایه‌گذار این ملک را به طور کامل با پول خود خریداری نکرده باشد. اگر ۶۰ میلیون تومان از پول خرید ملک، متعلق به او باشد و ۴۰ میلیون تومان هم وام با بهره ۱۰ درصد دریافت کرده باشد، پس از مدتی که ارزش ملک ۴۰ درصد افزایش پیدا کند این امکان را دارد که ملک را به قیمت ۱۴۰ میلیون تومان بفروشد و با کسر بهره وام دریافتی، ۳۶ میلیون تومان سود خواهد کرد.

= (۴۰۰۰۰۰۰۰ × ۰.۱ + ۱۰۰۰۰۰۰۰۰) – (۱ + ۰.۴) × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

۳۶۰۰۰۰۰۰ = ۱۰۴۰۰۰۰۰۰ – ۱۴۰۰۰۰۰۰۰

از طرفی اگر ملک خریداری شده مستهلک شود و ارزش آن ۴۰ درصد کاهش پیدا کند، سرمایه‌گذار می‌تواند ملک را به قیمت ۶۰ میلیون تومان بفروشد و با افزودن بهره وام دریافتی به مبلغ ضرر ناشی از کاهش ارزش ملک، جمعا ۴۶ میلیون تومان ضرر خواهد کرد.

= (۴۰۰۰۰۰۰۰ × ۰.۱ + ۱۰۰۰۰۰۰۰۰) – (۱ + ۰.۴-) × ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

۴۶۰۰۰۰۰۰- = ۱۰۴۰۰۰۰۰۰ – ۶۰۰۰۰۰۰۰

بنابراین نتیجه می‌گیریم که در صورت استفاده از اهرم مالی، به همان میزان که سود بالقوه و احتمالی افزایش پیدا خواهد کرد، زیان احتمالی نیز افزایش پیدا می‌کند.

اهرم عملیاتی چیست؟

اهرم عملیاتی، هزینه‌های ثابت یک شرکت را در یک دوره خاص، نسبت به هزینه‌های متغیری که توسط آن متحمل شده محاسبه می‌کند. اگر هزینه‌های ثابت شرکت از هزینه‌های متغیر آن بیشتر باشد، اهرم عملیاتی شرکت بالا بوده و این موضوع، نشان می‌دهد که تغییرات در حجم فروش شرکت حساس است و در نتیجه، نوسانات ممکن است بر سود قبل از کسر مالیات و بهره (EBIT) و به تبع آن، بر بازدهی سرمایه‌گذاری انجام شده تاثیرگذار باشد.

لازم به ذکر است که اهرم عملیاتی بالا در شرکت‌های تولیدی معمول و متداول است زیرا این شرکت‌ها برای تولید محصولات خود، ماشین‌آلات و تجهیزات بسیاری را به کار می‌گیرند و این تجهیزات، هزینه‌های ثابتی از قبیل هزینه نگهداری و هزینه استهلاک دارند.

نحوه استفاده از اهرم مالی در یک شرکت به چه صورت است؟

شرکت برای تامین سرمایه مورد نیاز خود، راه‌های بسیاری مثل فروش سهام عادی، انتشار اوراق بدهی، استفاده از اهرم‌های مالی و… دارد. می‌دانیم که مجموع حقوق صاحبان سهام یک شرکت و بدهی‌های آن، ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می‌دهد و این مدیریت شرکت است که با بررسی دقیق و در نظر گرفتن تمام جوانب و ریسک‌ها، ساختار سرمایه را با توجه به هدف شرکت شکل خواهد داد تا با استفاده از منابع مختلف مالی، سرمایه مورد نیاز را به دست آورده و رشد شرکت را در بلندمدت موجب شود. از طرفی می‌دانیم که در بین راه‌های مختلف تامین مالی، استفاده از اهرم‌های مالی به دلیل سپر مالیات بهره، دارای ارزش و جذابیت است و سوددهی شرکت را افزایش خواهد داد اما اگر درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی که مشمول مالیات می‌شوند و از حاشیه سود شرکت محافظت می‌کنند کمتر از مقدار حیاتی باشد و قادر به تامین نیازهای روزمره شرکت نباشد، استفاده از اهرم مالی، ارزش سهام و به تبع آن، ارزش شرکت را کاهش خواهد داد. بنابراین اولین گام در جهت حفظ ارزش شرکت، بررسی راه‌های تامین مالی توسط مدیریت و چینش یک ساختار سرمایه متناسب با فعالیت‌ها و اهداف شرکت است. مدیریت باید تعیین کند که به چه مقدار از سرمایه خارجی نیاز دارد و با بررسی بازارهای مالی مختلف به این نتیجه برسد که کدام یک از راه‌های: فروش سهام عادی، انتشار اوراق بدهی، استفاده از اهرم‌های مالی یا ترکیبی از چند روش فوق، برای رسیدن به هدف، کاربردی‌تر و کم‌ریسک‌تر است.

مزایا و معایب استفاده از اهرم‌های مالی چیست؟

مزایا:

  • نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه نسبتاً کمی دارد.
  • دریافت کنندگان وام این امکان را دارند که از طریق تامین مالی و ایجاد بدهی، دارایی بیشتری خریداری کنند.
  • اگر شرایط و روند سودسازی شرکت مناسب باشد و نرخ سود شرکت از نرخ بهره استقراض بالاتر، بازدهی بالاتری را نصیب شرکت خواهد کرد.

معایب:

  • اگر شرایط سودسازی شرکت مناسب نباشد، ارزش دارایی خریداری شده کاهش پیدا کند و در نتیجه نرخ سود شرکت از نرخ بهره استقراض پایین‌تر باشد، زیان‌های مالی وارد شده به شرکت وسیله اهرم مالی افزایش پیدا خواهد کرد.
  • در برخی صنایع نظیر صنعت ساخت‌وساز، خودروسازی، نفت و فرآورده‌های نفتی و…، استفاده از اهرم‌های مالی، ریسک‌های عملیاتی بیشتری را به همراه دارد.
  • سوء استفاده از ابزار اهرم مالی، ممکن است شرکت‌ها را وادار به تعطیلی تجارت و فعالیت اقتصادی کند.

خطرات استفاده از اهرم‌های مالی چیست؟

با وجود اینکه اهرم‌های مالی، ابزاری برای افزایش سود سرمایه‌گذاری است، این امکان وجود دارد که استفاده از این ابزار، خطراتی را به دنبال داشته باشد. این خطرات عبارتند از:

۱٫ تغییر و نوسان قیمت سهام:

استفاده از اهرم‌های مالی ممکن است موجب ایجاد تغییرات چشمگیری در سود شرکت شود و به تبع آن، قیمت سهام را به صورت مداوم دچار نوسان کند و افزایش و کاهش دهد. همین امر موجب می‌شود که حسابداری صحیح سهام متعلق به کارمندان شرکت دچار مشکل شود.

۲٫ ورشکستگی و نابودی شرکت:

اگر شرکت دچار نوسانات درآمدی شده و قادر به بازپرداخت بدهی‌های معوقه و تعهدات پیشین خود نباشد، بدهکار برای گرفتن اصل تسهیلات و بهره آن، شکایت کرده و در نهایت، دارایی‌های شرکت به حراج گذاشته خواهد شد.

۳٫ عدم پرداخت تسهیلات از سوی بانک‌ها و موسسات مالی یا اعطای وام با بهره بالاتر:

بانک‌ها برای پرداخت تسهیلات به شرکت‌ها، نسبت‌های اهرمی مختلفی از قبیل نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را بررسی می‌کنند و اگر مقدار این نسبت بالا باشد، تسهیلات را پرداخت نخواهد کرد یا تسهیلات کمتری را پرداخت خواهند کرد یا در صورتی که با پرداخت تمام تسهیلات موافقت کنند، نرخ بهره را برای جبران ضررهای احتمالی، بالا خواهند برد.

روش‌های اندازه‌گیری ریسک استفاده از اهرم مالی چیست؟

مدیریت شرکت‌ها برای اندازه‌گیری ریسک اهرم مالی، از نسبت‌های مختلفی از جمله نسبت‌های پرداخت بدهی کوتاه‌مدت استفاده می‌کنند. نسبت جاری و آنی دو نمونه از نسبت‌های پرداخت بدهی کوتاه‌مدت هستند و میزان توانایی شرکت را در بازپرداخت تعهدات کوتاه‌مدت می‌سنجند. در این دو نسبت، دارایی‌های جاری شرکت با بدهی‌های جاری آن مقایسه می‌شود، با این تفاوت که در نسبت جاری، توانایی یک شرکت در تبدیل محصولات یا خدمات به وجه نقد بررسی خواهد شد ولی در نسبت آنی، موجودی کالا و پیش پرداخت‌ها، جزء دارایی‌های جاری شرکت دسته‌بندی نمی‌شود و دارایی‌هایی که قدرت نقدشوندگی بالاتری دارند در محاسبات لحاظ خواهند شد.

هرچه مقدار این نسبت بالاتر و نزدیک به ۱ باشد، توانایی شرکت را در بازپرداخت تعهداتش نشان می‌دهد و نسبت‌های کوچکتر از ۱، نشان‌دهنده عدم توانایی شرکت در بازپرداخت تعهداتش است.

یکی دیگر از نسبت‌های مورد استفاده در اندازه‌گیری ریسک اهرم مالی، نسبت‌های سرمایه‌گذاری است. نسبت بدهی‌های بلندمدت به سرمایه و نسبت کل بدهی‌ها به سرمایه، دو نمونه از نسبت‌های سرمایه‌گذاری هستند.

نسبت پوشش بهره، شناخته‌شده‌ترین نسبتی است که میزان ریسک اهرم مالی را بررسی می‌کند. این نسبت توانایی شرکت را در ساخت درآمد عملیاتی قبل از کسر بهره که می‌تواند پوشش‌دهنده هزینه‌های مالی شرکت باشد نشان می‌دهد.

عوامل تاثیرگذار در ایجاد ساختار سرمایه یک شرکت چیست؟

در ایجاد ساختار سرمایه یک شرکت عوامل بسیاری مد نظر قرار داده می‌شود تا بهترین تصمیم‌گیری اتخاذ شود. برخی از این عوامل عبارتند از:

۱٫ فروش شرکت:

شرکت‌هایی که فروش باثبات و بالایی دارند در مقایسه با شرکت‌هایی که فروش بی‌ثبات و کمی دارند برای استفاده از اهرم مالی در موقعیت مناسب‌تری قرار خواهند داشت.

۲٫ اهرم عملیاتی شرکت:

شرکت‌هایی که اهرم عملیاتی پایین‌تری دارند نسبت به شرکت‌های دارای اهرم عملیاتی بالا، به دلیل ثبات هزینه‌های ثابت نسبت به هزینه‌های متغیر و کاهش نوسانات سوددهی، تمایل بیشتری به استفاده از اهرم‌های مالی دارند.

۳٫ سرعت رشد شرکت:

شرکت‌هایی که رشد سریعی دارند نسبت به شرکت‌های با رشد کم، تمایل بیشتری به استفاده از اهرم‌های مالی دارند زیرا با استفاده از آن و در اختیار‌گیری سرمایه بیشتر، قادرند که بر سرعت فعالیت‌های خود افزوده و روند رشد شرکت را تسریع دهند.

۴٫ مالیات:

اغلب شرکت‌ها به دلیل سپر مالیات بهره، تمایل به استفاده از اعرم‌های مالی دارند.

۵٫ میزان سودآوری شرکت:

شرکت‌هایی که سودآوری کمتری دارند نسبت به شرکت‌های دارای حاشیه سود بالا، تمایل بیشتری به استفاده از اهرم‌های مالی دارند زیرا آنچنان از لحاظ عملیاتی قدرتمند نیستند که قادر به مدیریت و تامین عملیات تجاری خود با استفاده از وجود داخلی شرکت باشند.

سوالات متداول

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی، ابزاری است که می‌توان با آن، میزان سرمایه اولیه را با استفاده از ایجاد بدهی افزایش داد. به کار بردن اهرم‌های مالی معمولا با هدف کسب سود بالاتر یا خریداری دارایی بیشتر همراه است.

کاربرد اهرم‌های مالی چیست؟

  • تامین سرمایه شرکت‌ها
  • معاملات اعتباری با دریافت اعتبار از کارگزاری‌ها
  • قراردادهای بازار مشتقه از قرارداد آتی، قرارداد اختیار معامله، قرداد فوروارد و قراداد سواپ
  • انجام معاملات در بازار سرمایه یا خارج از آن، به واسطه استفاده از تسهیلات بهره‌دار

 

نسبت‌های اهرمی چیست؟

نسبت‌هایی که سلامت مالی یک بنگاه اقتصادی یا شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهد. در اغلب مواقع، بانک‌ها و موسسات مالی برای اعطای تسهیلات به شرکت‌ها، ابتدا سلامت مالی شرکت مورد نظر و توان بازپرداخت تسهیلات را می‌سنجند و سپس اقدام به تصمیم‌گیری در خصوص شرکت می‌کنند. این نسبت‌ها عبارتند از:

  1. نسبت اهرم مصرف‌کننده
  2. نسبت بدهی به سرمایه شرکت
  3. نسبت بدهی به تامین سرمایه شرکت
  4. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت
  5. نسبت اهرم بدهی به EBITDA شرکت
  6. درجه اهرم مالی شرکت
  7. نسبت پوشش بهره شرکت
  8. نسبت پوشش هزینه‌های ثابت شرکت
  9. ضریب حقوق صاحبان سهام
  10. نسبت اهرمی ردیف۱

 

خطرات استفاده از اهرم‌های مالی چیست؟

  • ورشکستگی و نابودی شرکت
  • ایجاد نوسانات در قیمت سهام
  • عدم پرداخت تسهیلات از طریق بانک‌ها یا پرداخت تسهیلات مالی با بهره بالاتر

جمع‌بندی

همانطور که در در مقاله به آن اشاره کردیم، استفاده از اهرم‌های مالی کاربردهای مختلفی دارد. وقتی وامی را از بانک دریافت می‌کنیم تا با آن ملک، زمین، ماشین یا وسیله‌ای را خریداری کنیم، از اهرم‌های مالی استفاده کرده‌ایم.

معامله‌گران بورسی با استفاده از اهرم‌های مالی و استفاده از بسته‌های اعتباری، می‌توانند با سرمایه اولیه بیشتری وارد معاملات با ارزش شوند و سود بیشتری را نسبت به مواقعی که با پول اندک خود وارد سهمی می‌شدند کسب کنند.

شرکت‌ها با استفاده از اهرم‌های مالی، این امکان را دارند که سرمایه مورد نیاز برای تکمیل و اجرای پروژه‌ها و طرح‌های توسعه، خرید تجهیزات و سرمایه‌گذاری‌های خود را فراهم کنند و با پذیرش ریسکی معقول، حاشیه سود شرکت را افزایش داده و سودی که متعلق به سهامداران و صاحبان شرکت است را چندین برابر کنند.

اما در کنار تمام این مزایا، باید توجه داشته باشیم که استفاده از اهرم‌های مالی همان‌قدر که می‌تواند کمک‌کننده باشد و قدرت بالقوه سودسازی را افزایش دهد، ریسک افزایش و چند برابر شدن زیان را هم به دنبال دارد.

دیدگاه‌ها (0)

  • دیدگاه های فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
  • از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
  • امتیاز دادن به دوره فقط مخصوص خریداران محصول می باشد.

*
*

چهارده − دو =

طراحی ربات سفارشی