اقتصاد یکی از شاخههای علوم اجتماعی است که با تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات، گره خورده و به بررسی تصمیمگیریهای افراد در سطح خرد و کلان میپردازد؛ این علم شامل دو شاخه اصلی اقتصاد خرد و اقتصاد کلان است که در ادامه به معرفی این دو شاخه به ویژه اقتصاد کلان میپردازیم. برای یادگیری بهتر و کامل این مفهوم پیشنهاد میکنیم در دوره اقتصاد کلان آکادمی رهآورد شرکت نمایید.
اقتصاد خُرد چیست؟
اقتصاد خرد دارای رویکرد جزء به کل بوده و تلاش میکند چگونگی تخصیص منابع و قیمتگذاری را در تصمیمگیریهای مردم و کسب و کارها بررسی کند، لذا بر روی مفاهیمی مانند عرضه و تقاضا و سایر عوامل تعیینکننده قیمت، تمرکز میکند. در واقع، اقتصاد خرد از این طریق تلاش میکند اثر تغییرات یک متغیر بر سایر متغیرها را بررسی کند. هدف اقتصاد خرد صرفاً مطالعه این عوامل بوده و الزاماً راهکاری ارائه نمیدهد.
اقتصاد کلان چیست؟
اقتصاد کلان برخلاف اقتصاد خرد، دارای رویکرد کل به جزء است؛ یعنی با مطالعهی تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای دولتها، به بررسی عملکرد اقتصادی در سطح کلان میپردازد. در واقع، اقتصاد کلان به جای بررسی رفتار و تصمیمات اشخاص حقیقی و شرکتها، وضعیت کلی صنایع و اقتصاد را مورد مطالعه قرار میدهد.
محاسبه نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (GDP) و نحوه تأثیرپذیری آن از نرخ بیکاری، درآمد ملی و سطح قیمتها از جمله موضوعاتی است که اقتصاد کلان به آنها میپردازد.
نکته مهم درباره اقتصاد کلان این است که این شاخه تأکید زیادی به بررسی همبستگی متغیرهای اقتصادی با هم دارد. به عنوان مثال، تلاش میکند تا رابطه بین نرخ بیکاری و تورم را مورد مطالعه قرار دهد. به همین دلیل، بسیاری از بنگاههای اقتصادی و دولتها از این شاخه برای تعیین سیاستگذاریهای مالی خود استفاده میکنند.
پیدایش اقتصاد کلان
اقتصاد کلان مدرن نسبت به اقتصاد خرد، یک پدیده نوظهور است که پیدایش آن به دهه ۱۹۳۰ میلادی و وقوع یک رکود اقتصادی بزرگ بازمیگردد. در دهه ۱۹۳۰ با کاهش تقاضای مؤثر، یک رکود اقتصادی شدید شکل گرفت که چرخههای اقتصادی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. در چنین شرایطی، جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)، الگوهای تحلیلی خود را مبنی بر لزوم دخالت دولتها برای تعیین سیاستهای مناسب و بهبود وضعیت اقتصادی، ارائه داد. به دلیل خدمات جان کینز به علم اقتصاد، او را به عنوان پدر اقتصاد کلان میشناسند.
در گذشته مراکزی که دادههای جامعی از اقتصاد ارائه دهند، وجود نداشت؛ به همین دلیل، اقتصاد کلان هم معنایی پیدا نمیکرد. در حال حاضر با وجود برخی از دادههای اقتصاد، میتوان آنها را باتوجه به الگوهای تاریخی مطالعه کرد و پیشبینیهایی را ارائه داد، اما لزوماً این پیشبینیها، عملی نخواهدشد؛ زیرا علومانسانی، مبتنی بر رفتار انسانها بوده و رفتار انسانها در بیشتر مواقع قابل پیشبینی نیست.
مهمترین حوزههای تحقیقاتی اقتصاد کلان
اقتصاد کلان حوزههای تحقیقاتی نسبتاً گستردهای دارد، اما مهمترین حوزههایی که معرف این رشته هستند عبارتند از:
۱. رشد بلندمدت اقتصادی که در رابطه با موضوعاتی مانند درآمد ملی و تغییرات کلی در سطح اشتغال تحقیق میکند.
۲. چرخه تجاری کوتاهمدت که دلایل و پیامدهای نوسانات کوتاهمدت در درآمد ملی و وضعیت اشتغال را مورد بررسی قرار میدهد.
برچسب ها: ربات آربیتراژ و ربات آربیتراژ قطعا سودده و ثبت نام ربات آربیتراژ و سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و ربات سود ده فارکس و ربات سود ده بورس ایران و اکسپرت سود ده فارکس و اکسپرت سود ده بورس ایران
رشد بلندمدت اقتصادی
به افزایش تولید کل در یک اقتصاد، رشد اقتصادی گفته میشود. اقتصاددانانی که به بررسی اقتصاد در سطح کلان میپردازند، سعی میکنند از سیاستهای اقتصادی که باعث پیشرفت و ارتقاء استانداردهای زندگی افراد یک جامعه میشود، حمایت کنند. به همین منظور، سعی در یافتن عواملی دارند که باعث به تعویق انداختن رشد اقتصادی میشوند. رفع این عوامل، باعث بهبود عملکرد اقتصادی خواهدشد.
معمولاً رشد تابعی از نیروی انسانی، داراییهای فیزیکی و نیروی کار و فناوری است؛ لذا ارتقاء کمیت یا کیفیت نیروهای کار، ابزارهای مورد استفاده آنها و دستورالعملهایی که برای ترکیب نیروی کار، سرمایه و مواد اولیه از آنها استفاده میکنند، منجر به افزایش بازده اقتصادی خواهدشد.
چرخه تجاری کوتاهمدت
چرخه تجاری به نوسانات منظم و باقاعدهای گفته میشود که درسطح کلانِ فعالیتهای اقتصادیِ کشور رخ میدهد. هر چرخه تجاری شامل یک دوره رونق و یک دوره رکود است که در مرحله اول رونق در همه بخشهای اقتصادی نمایانگر میشود و پس از آن، دوره رکود بهوجود خواهدآمد. در چرخه تجاری کوتاهمدت، کلیه عوامل اثرگذار بر اقتصاد یک کشور در دوره زمانی کوتاهمدت بررسی میشود. درک مکانیسمهای مختلف چرخه تجاری، این امکان را برای دولتها فراهم میسازد تا سیاستگذاریهای بهتری در سطح کلان داشته باشند. همچنین، شناخت مراحل مختلف این چرخه به سرمایهگذاران کمک میکند تا با آگاهی بیشتری برای تصمیمگیریهای اقتصادی خود اقدام کنند.
سؤالات مطرح در زمینه اقتصاد کلان
اقتصاد کلان تلاش میکند تا با بررسی عملکرد اقتصادی یک کشور، عوامل محرک اقتصادی را شناسایی کند و از این طریق به یک راهکار برای بهبود عملکرد آن دست پیدا کند. بنابراین، اقتصاد کلان با ساختار و عملکرد کل اقتصاد سر و کار دارد نه رفتار اشخاص حقیقی و شرکتها. برخی از مهمترین سؤالاتی که در این حوزه مطرح میشود، عبارتند از:
- چه عواملی باعث به وجود آمدن بیکاری میشود؟
- چه عواملی باعث بهوجود آمدن تورم می شود؟
- چه عواملی باعث ایجاد یا تحریک رشد اقتصادی میشود؟
- شرایط بهینه زندگی مردم چگونه است و چطور میتوان این شرایط را بهبود داد؟
- هزینه تمامشده زندگی افراد یک کشور چقدر است و چگونه میتوان آن را مدیریت کرد؟
- روشهای محاسبه، کنترل و نظارت بر بازارهای مالی و تعیین سیاستهای پولی و مالی کدامند؟
مهمترین اهداف اقتصاد کلان
از جمله اهداف اقتصاد کلان به منظور ارتقاء سطح زندگی و رفاه افراد یک جامعه، عبارتند از:
اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری
این مهم زمانی اتفاق میافتد که افرادی که به دنبال کار یا مشغول به کار هستند در جهت تولید و خلق ارزش بهکار گرفته شوند تا میزان تولید و بهرهوری اقتصادی تا حد ممکن افزایش یابد.
ثبات قیمتها و تورم پایین
افزایش سطح عمومی قیمتها (اعم از قیمت کالاها و خدمات) به معنای ایجاد تورم است. لذا مهمترین هدف بانک مرکزی، حفظ ثبات قیمتها است. بدین منظور سیاستگذاریهایی توسط بانک مرکزی صورت میگیرد که از جمله آن میتوان به سیاستهای انقباضی اشاره کرد.
رشد اقتصادی غیرتورمی در بلندمدت
رشد مداوم و باثبات در بلندمدت و بدون لحاظ کردن تورم، از جمله مهمترین اهداف اقتصاد کلان و دولتها است که به وسیله شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازهگیری میشود. رشد اقتصادی پایدار، هدف نهایی همهی اقتصادهای جهان است.
توزیع منصفانه درآمد در جامعه
اقتصاد سالم اقتصادی است که درآمد اقشار مختلف جامعه در آن تفاوت چشمگیری نداشته باشد. هدف دولتها بر مبنای اقتصاد کلان این است که تا حد امکان ثروت یک کشور بین اقشار مختلف جامعه به طور عادلانه توزیع شود.
تراز حسابهای پرداخت
تراز پرداخت به بیان ساده، به اختلاف بین صادرات و واردات یک کشور گفته میشود. ناترازی تجاری زمانی اتفاق میافتد که بین صادرات و واردات کشور تعادل برقرار نباشد. در صورت بروز ناترازی تجاری، باید وضعیت تجاری کشور مورد بررسی قرار گیرد. البته در این باره، مباحث بسیار گستردهای وجود دارد، اما در این مقاله به همین اندازه بسنده میکنیم.
مهمترین مفاهیم اقتصاد کلان
برای درک بهتر اقتصاد کلان بهتر است با مفاهیم مهم و اساسی این حوزه آشنایی داشته باشید. در ادامه چند مورد از مهمترین مفاهیم اقتصاد کلان را به شما معرفی میکنیم:
تورم
از نظر علم اقتصاد، به افزایش سطح عمومی قیمتها (قیمت کالاها و خدمات) در یک دوره زمانی مشخص، تورم گفته میشود. تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم و از بین رفتن تعادل بین تقاضا و نقدینگی موجود برای خرید کالا یا خدمات میشود. شاخصهای تورم مختلفی وجود دارد که با توجه به نوع کالا و خدمات مورد استفاده، محاسبه میشوند. مهمترین شاخصهای تورم عبارتند از:
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI): شاخصی است که هر گونه تغییرات در قیمت کالاها و خدمات مورد استفاده خانوارها را اندازهگیری میکند و بهترین معیار برای سنجش قدرت خرید مردم یک کشور است.
شاخص قیمت عمده فروشی (WPI): شاخصی است که تغییرات در قیمت کالا و خدمات را در سطح تولیدکنندگان و فروشندگان عمده محاسبه میکند. در واقع، این شاخص نشاندهنده تغییرات قیمت کالاها و خدمات تا قبل از مرحله خردهفروشی است.
شاخص قیمت تولیدکننده (PPI): شاخص PPI معیاری است که به جای محاسبه تغییرات در هزینههای پرداختی در ازای دریافت کالا و خدمات توسط مصرفکنندگان، به محاسبه تغییر قیمتهای وضعشده توسط تولیدکنندگان طی مراحل مختلف تولید کالا یا خدمات میپردازد.
نرخ بهرهنرخ بهره به مبلغ کارمزدی گفته میشود که باید در ازای دریافت وام یا استقراض پول پرداخت کنید. نرخ بهره معمولاً درصدی از کل مبلغ پول یا وام دریافتی است. همچنین، هر فردی با قرار دادن پول در بانک، بهره دریافت خواهدکرد. تعیین نرخ بهره به عهده بانک مرکزی است. بانک مرکزی با توجه به شرایط اقتصادی کشور میتواند نرخ بهره را تغییر دهد. به عنوان مثال، در شرایط رونق اقتصادی به منظور کاهش قیمتها و جلوگیری از افزایش تورم، نرخ بهره را افزایش میدهد. همچنین، در دوران رکود به منظور ایجاد رونق اقتصادی، تصمیم به کاهش نرخ بهره میگیرد.
نرخ بیکاری
نرخ بیکاری نشاندهنده درصدی از جمعیت کشور است که آمادگی اشتغال دارند اما بیشغل هستند. نرخ بیکاری بیانگر عدم توانایی اقتصاد در ایجاد اشتغال برای افراد آماده به کار است. افراد بازنشسته، افرادی که تحت آموزش یا تحصیل هستند، افراد ناتوان، سالمند یا کودکان در دسته افراد بیکار قرار نمیگیرند. نرخ بیکاری بالا نشان میدهد که بخش قابل توجهی از جامعه درآمد ثابت ندارند و این موضوع باعث میشود تمایلات آنها تنها محدود به رفع نیازهای اساسی و اولیه شود. افزایش عرضه و کاهش تقاضا از سوی این افراد بیکار، منجر به کاهش قیمتها، تعطیلی کسب و کارها و در نتیجه افزایش بیکاری خواهدشد. از طرفی، نرخ بیکاری پایین به معنای درآمد پایدار و مناسب شهروندان و توانایی آنها برای رفع تمایلاتی فراتر از نیازهای اولیه است. این موضوع باعث مشارکت فعالانه افراد در اقتصاد و ایجاد تقاضای بیشتر شده و در چنین جامعهای شاهد رونق اقتصادی خواهیمبود.
تولید ناخالص ملی (GNP)
تولید ناخالص ملی به مجموع ارزش کالا و خدماتی گفته میشود که در طول یک بازه زمانی مشخص ( معمولاً یک سال)، توسط ملیت یک کشور تولید میشود. توجه کنید که این شاخص، شامل همه افراد یک کشور میشود حتی فردی که در خارج از کشور زندگی میکند. به عنوان مثال، اگر یک فرد ایرانی در انگلیس زندگی کند، درآمد او جزء تولید ناخالص ملی ایران محسوب میشود. محاسبه شاخص GNP به عوامل متعددی بستگی دارد، اما اگر عدد حاصل مبتنی بر واقعیات اقتصادی باشد، میتواند به عنوان یک معیار خوب برای ارزیابی رشد اقتصادی در نظر گرفته شود.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی به مجموع ارزش کالا و خدمات نهایی گفته میشود که در در طول یک بازه زمانی مشخص (معمولاً یک سال و گاهی فصلی)، در داخل مرزهای یک کشور تولید میشود. GDP مهمترین و رایجترین روش برای سنجش عملکرد اقتصادی یک کشور است. لازم به ذکر است که در تعریف GDP، کلمه نهایی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا در محاسبه این شاخص، قیمت کالا و خدماتی در نظر گرفته میشود که در اختیار مصرفکننده نهایی قرار میگیرد و در طول فرآیند تولید سایر کالاها مورد استفاده قرار نمیگیرند.
از بین تمامی مواردی که در محاسبه GDP دخیل هستند، تراز خارجی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تولید ناخالص داخلی زمانی افزایش مییابد که ارزش کل کالا و خدمات ارائه شده به کشورهای خارجی از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که توسط مصرفکنندگان داخلی خریداری میشود، بیشتر باشد. در این صورت، کشور دارای مازاد تجاری خواهدبود. در صورتی که عکس این مطلب اتفاق بیفتد، کشور دچار کسری تجاری شده و تولید ناخالص داخلی نیز کاهش مییابد.
با تقسیم GDP به تعداد جمعیت یک کشور، سرانه GDP بهدست میآید. این معیار بیانگر نحوه تقسیم ثروت بین افراد یک جامعه و سنجش رفاه آنها است.
نکته قابل توجه در مورد GDP این است که GDP بالا الزاماً نشانه رفاه اقتصادی در یک جامعه نیست. زیرا ممکن است با وجود GDP بالا و وجود فرصتهای شغلی، سرانه GDP پایین باشد و این یعنی ثروت به درستی بین افراد جامعه توزیع نشده و تنها در اختیار بخشی از افراد جامعه است.
سیاستگذاریهای اقتصادی
همانطور که گفتیم، دولتها یا بانکهای مرکزی با توجه به شرایط اقتصادی مختلف، برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اجتماعی خود باید تدابیری را بهکار گیرند تا از این وضعیت بحرانی عبور کرده و به یک وضعیت مطلوب و پایدار برسند. سیاستهای پولی و مالی از جمله تدابیری است که دولتها در شرایط بحرانی اقتصاد از آنها کمک میگیرند. در برخی از موارد این سیاستها به صورت هماهنگ اعمال میشود.
سیاستهای پولی
سیاست پولی به رابطه بین عرضه کل پول و نرخ بهره گفته میشود. تعیین سیاستهای پولی در هر کشور، به عهده بانک مرکزی آن کشور است. بانکهای مرکزی بر اساس سیاست کلان اقتصادی و توجه به پارامترهای نرخ رشد، نرخ بیکاری، نرخ تورم و … سیاستهای پولی کشور را تعیین میکنند. اجرای سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی، از طریق کنترل نرخ سپردههای بانکی، نرخ بهره، نرخ تنزیل مجدد و کنترل کمی و کیفی اعتبارات انجام میشود. سیاستگذاریهای پولی به دو نوع انبساطی و انقباضی صورت میگیرد.
به هر گونه سیاست و اقدامی که منجر به افزایش عرضه پول در سطح کشور شود، سیاست انبساطی گفته میشود. از طرف دیگر، به کلیه سیاستها و راهکارهایی که باعث کاهش عرضه پول شود، سیاست انقباضی گفته میشود.
بانکهای مرکزی در دوره رکود اقتصادی، با تعیین سیاستهای انبساطی و عرضه بیشتر پول، تلاش میکنند به افزایش تقاضا و تولید و در نهایت رونق اقتصادی کمک کنند. همچنین، در شرایط تورمی با تعیین سیاستهای انقباضی و کاهش عرضه پول، تلاش میکنند تا نرخ تورم را کاهش دهند.
سیاستهای مالی
سیاستهای مالی بیانگر عملکرد دولت درباره سطح خرید، پرداختهای انتقالی و نظام مالیاتی است. در واقع، میزان هزینههای دولت و مالیات دریافتی، تعیینکننده سیاستهای مالی یک کشور است. بنابراین، تعیین این سیاست توسط دولت صورت میگیرد؛ اگرچه گاهی بانکهای مرکزی در این راستا دولت را همراهی میکنند. سیاستهای مالی به سه صورت خنثی، انبساطی و انقباضی اعمال میشوند.
سیاستهای مالیِ خنثی زمانی تعیین میشود که جامعه در ثبات اقتصادی به سر میبرد و خبری از تورم و رکود غیرمنطقی نیست و وضعیت اشتغال افراد جامعه نیز در سطح نرمالی قرار دارد. در چنین شرایطی دولت میتواند تمام مالیات دریافتی خود را صرف هزینههایش کند.
در سیاست مالی انقباضی، دولت تلاش میکند با کاهش هزینههای خود از جمله اجرای طرحهای عمرانی، ارائه خدمات بهداشتی، رفاهی و آموزشی، پرداخت یارانهها و افزایش مالیات، تورم را مهار کند. در برخی موارد، بانکهای مرکزی هم با افزایش نرخ بهره و جمعآوری نقدینگی از سطح جامعه، دولت را همراهی میکنند.
سیاست مالی انبساطی در زمان رکود اقتصادی تعیین میشود؛ زمانی که قدرت خرید مردم و میزان تقاضا برای خرید به شدت کاهش مییابد. در چنین شرایطی، دولت با افزایش هزینههای خود و کاهش مالیات دریافتی، تلاش میکند با افزایش درآمد مردم، باعث ایجاد رونق اقتصادی در سطح جامعه شود.
اقتصاد کلان و سرمایهگذاری
بسیاری از افراد تصور میکنند که اقتصاد کلان تأثیری بر سرمایهگذاری ندارد و برای داشتن یک سرمایهگذاری موفق، کافی است درباره شرکت یا صنعتی که در آن سرمایهگذاری میکنید، اطلاعات داشته باشید، اما این تصور همیشه درست نیست؛ زیرا ریسکهای سیستماتیکی وجود دارند که ناشی از وضعیت اقتصاد کلان بوده و میتواند تأثیرات منفی قابلتوجهی بر پرتفوی سرمایهگذاری شما داشته باشد.
در مجموع برای سرمایهگذاریهایی که داراییهای آن نسبت به شاخصهای اقتصاد کلان مانند نرخ بهره حساس هستند، توجه به سیاستهای مالی و پولی و اقتصاد کلان، از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، برای سرمایه گذاری در صندوق درآمد ثابت که از اوراق درآمد ثابت تشکیل شده و بازده آن متناسب با نرخ مصوب بانکی است، توجه به شاخصهای اقتصاد کلان شما را به نتایج بهتری خواهدرساند؛ اما در خصوص سرمایهگذاریهای شخصی مانند خرید سهام که شرایط هر شرکت به تنهایی اهمیت پیدا میکند، توجه به شاخصهای اقتصاد خرد، نتیجه دقیقتری به سرمایهگذار خواهدداد؛ اگرچه وضعیت صنایع، متأثر از شاخصهای اقتصاد کلان نیز بوده و نباید از آن غافل شد.
جمعبندی
اقتصاد کلان یکی از شاخههای علم اقتصاد است که برخلاف اقتصاد خرد، دارای رویکرد کل به جزء است و عملکرد اقتصادی یک کشور را در سطح کلان بررسی میکند. دولتها و بانکهای مرکزی تلاش میکنند تا با مطالعه شاخصهای اقتصاد کلان، سیاستهایی را تدوین کنند که موجب عملکرد بهتر اقتصادی و ارتقاء سطح رفاه عمومی شود. همچنین، سرمایهگذاران نیز میتوانند با مطالعه اقتصاد کلان و توجه به سیاستهای پولی و مالی، بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را کشف کنند تا بیشترین بازدهی عاید آنها شود. در این مقاله تلاش کردیم تا به طور خلاصه شما را با اقتصاد کلان و مفاهیم اساسی آن آشنا کنیم، اما برای کسب اطلاعات بیشتر در این حوزه و چگونگی تأثیر اقتصاد کلان بر بازارهای مالی، میتوانید در دورههای آموزشی اقتصاد کلان رهآورد شرکت کنید تا به درک بهتری از سیاستهای دولت و تأثیر آن بر متغیرهای اقتصادی برسید.
دیدگاهها (0)